Friday, 13 January 2012

;)


یک عدد دوست اندوه انگیزناک با گریه از من پوزش خواست که تا به من می رسه همه اش از مشکلاتش با موجودش!!! حرف می زنه. منم خیلی جدی دلداری اش دادم که تمام سعی ام رو بکنم که تو یه رابطه به اون اندازه مزخرف (گفتم crappy! خودتون ترجمه کنین) گرفتار بشم، بعد هی بیام براش گریه کنم که فرصت پیدا کنه جبران کنه! نتیجه یه دوست چشمِِ اشکبارِ گربه چشایری شد که می گفت لعنتی!!! چند بار بهت بگم تو باید بری شوخی نویس بشی؟ الان هروقت بخوام از کسی به خاطر این مساله عذرخواهی کنم، خنده ام می گیره!!

No comments:

Post a Comment