Tuesday, 16 October 2012

فرندزی های همه جای دنیا!

  -->

برداشت اول

تو مک دونالد نشستم. بغل دستم ۴ تا دختر آمریکایی نشستن که نمونه ۵ سال پیش منو دوستامن!!! می گن و می خندن و یه دفه گوشام تیز می شه: We had a pact! و ادامه می دن. دختر مومشکیه کشدار می گه If you think about it it was I love Rachel Green club! همه منفجر می شن! دختر بلونده از اون ور میز دست به سینه یه کم به جلو خم می شه: Except it was I hate Rachel Green club! انفجار! دختر سومی می گه You knocked her up and didn't marry her? Dude!! و دستش رو برای high-five می بره بالا! انفجار!! در فاصله دو قدمی نشستم و به شدت سعی می کنم نخندم. همراه جمله ها تصویرها تو ذهن میاد و بعد یاد خودمون می افتم...


برداشت دوم

می پرسه اینترنت اینجا قطعه؟
می گم New York city has no power
باهام ادامه می ده
 And the murkies getting sour
 ‌But to me it's not scary
 Cause I stay away from dairy

برداشت سوم

عکس مت لوبلان رو یاهو گذاشته تو لیست ستاره هایی که موهای خاکستری شون رو پنهان نمی کنن و هنوز جذابن. موهاش یک دست خاکستری شده. با غصه می گم: Why God? Why are you doing this to us? با غصه می گه It's like the end of an era!! یه کم سکوت می کنیم. می گه باورت می شه از وقتی این سریال رو آنتن رفت ۲۰ سال گذشته؟


برداشت چهارم

داره برام تعریف می کنه که چون دوستش می خواسته لباس عروسی اش رو خوب وارسی کنه، براش پوشیده تش. به عنوان کسی که کلا با عروسی و لباس عروس رابطه خوبی نداره می پرسم و؟ میگه احساس عجیبیه و با لحن مانیکای احساساتی ادامه می ده
 ?Is there a job where I can wear this to work everyday
با لحن مانیکای ارتشی جواب می دم
 This is what you are looking for! Memorize it!
با لحن مانیکای هیجان زده می گه 
 I'm getting married today! I'm getting married today! Oops! I'm getting married today! 
 مدل فیبی می گم
You know she may not even notice Chandler is gone!
 نمایشمون رو با ریچل که در رو رو جاشوآ باز می کنه به پایان می بره I dooo!


برداشت پنجم


از در میاد تو و میگه نمی دونم چرا هر کاری می کنم از صبح این ویدیو کلیپ فیبی از سرم بیرون نمی ره و شروع می کنه به خوندن Smelly cat و می رسه به اون سه تا دختره که از پشت فیبی می پرن بیرون و انگشتاشون رو تکون می دن که Smelly! Smelly! Smelly!


برداشت ششم

داره می گه که استاد فلانی گفته رمانش خسته کننده است. می گم بهش علامت راس نشون می دادی. دستش رو از چونش میاره به سمت بیرون و می گه گفتم وَ فَنَپولی!

برداشت هفتم 
 
پدرش تو شهره. میگه دیروز بابا داشت می گفت شوخی شوخی داری دکتر می شیا. بهش گفتم Not a real doctor!! بابای دوستم از ما هم فرندزباز تره!


برداشت نهم

دو تامون دستمون می ره طرف مافین روی میز و همزمان داد می زنیم Joey doesn't share food!

برداشت دهم

جلو استاد شکسپیری اصیل ازم می پرسه خوبی؟ می گم I'm Find!  می گه When you put a d at the end of fine, you are not fine!!

یادآوری به خودم: دلم به شدت برای دوست صورتی کمرنگ، دوست آبی نفتی و دوست سبز فسفری که پایه همه این فرندزبازی ها بودن تنگ شده اما به شدت از پیدا شدن این دوست جدید خوشحالم. جالب اینکه در موارد دیگه هم شباهت هامون کم نیست. شاید به دلیل اینکه از یه فرهنگ مشابه میاد و شاید به این دلیل که با وجود همسن بودن هردو تامون از تیره تین ایجر ابدی ها هستیم! اما کلا احساس خوبیه! عادت کردیم بریم کافه خلوت دانشکده باستانشناسی رو بذاریم رو سرمون و با شور و حرارت درباره تئوری هامون، داستان هامون، فیلم ها و سریال هامون بحث کنیم. در حال حاضر نمی تونستم همنشین بهتری آرزو کنم! الان فیبی رو تصور کنین وقتی تو قسمت rumor برد پیت رو می بینه و شصت هاش می گیره به سمت آسمون و به خدا میگه Well done!!

پ. س. این همه سریال کمدی و بعد از ۲۰ سال، فرندز فراموش نشدنیه! به قول راس It's physically impossible!!! ادم چیس تو مصاحبه می گفت می خواستم چیزی بنویسم که وقتی بچه ها و نوه هام می بیننش، هنوز جذاب باشه! موفق شدی، dude!




No comments:

Post a Comment