Thursday, 12 January 2012

مرسی اعتماد به نفس!

این موجودات فکر می کنن وقتی بهت شماره می دن، نونصد بار save اش می کنی، بعد هم تلفن رو می ذاری جلو چشمت که مبادا اینا زنگ بزنن، جواب ندی! از اون ور (همون d'autre coté یا on the other hand خودمون!)، من not only ( باز همون non seulement خودمون ) تلفنم هرگز دم دست نیست، اگر هم باشه ساکته ( نمی دونین من چه بیشمار افراد رو از این طریق دق دادم!!!)، but also ( باز همون mais plus خودمون )معمولا شماره هایی رو save می کنم که مطمئن ام بهشون زنگ می زنم. به همین دلیل معمولا شماره موجودات رو حافظه ای تشخیص می دم. کما اینکه این اواخر تو ایران، تشخیص یه کم سخت شده بود و فکر کنم با بلدوزر از رو اعتماد به نفس چند نفر رد شدم. شمایانی که زنگ زدین به من و من با زیرکی!!! مجبورتون کردم حرف بزنین تا یادم بیاد کی هستین! دارم لو می دم خودمو الان!

پ. ن. ۱ اگه به جای save بنویسیم ذخیره هم عربیه! انبار چطور؟ میشه شماره ها رو انبار کرد؟

پ. ن. ۲ معادل not only و but also به پارسی «نه تنها» و «که/ بلکه» هست. بله خودمون داریم!!

پ. ن. ۳ یاد یه موجود افتادم که هر وقت میومد ایران به من زنگ می زد. هیچوقت هم شماره اش رو برنداشتم. بعد یه روز آقا گفتن که من از روز ازل!!! به شدت ازشون خوشم می اومده و فقط اعترافش برام سخته. (ارجاع به عنوان پست: مرسی اعتماد به نفس!!! یعنی ترجمه من کار دارم الان، حالا دفه بعد که اومدی ایران می بینمت اینه که I heart you!  آقایون عزیز ایرانی! نه یعنی نه!) یعنی He's not just that into you! رو یادتونه؟ برعکسش کنین! (می خواستم پروسه با خاک یکسان شدنش رو بنویسم. اما هم پستم طولانی میشه، هم کنجکاوی شما برطرف می شه. موآ ها ها ها های داکتر هوریبلی!!!)

No comments:

Post a Comment