این
یه قسمت لنرد
-پنی
زوج کنیه
!!!
((تو
قبلی گفتم اینا دوباره می رن سراغ پنی
-لنرد،
نه
؟)
اما
از قسمت قبل بهتره
.
شاید
هم من حس بهتری داشتم چون با یکی از تئوری
های معرکه شلدن شروع می شه
.
وقتی
بعد از دو سال برگشتن به پنی و لنرد، یعنی
این دیگه رومنس نهاییه و طرفدارای شلدن
پنی باید کوتاه بیان
.
من
روایتش رو دوست داشتم
.
اینکه
بعد از ۱۵ دقیقه تازه می فهیم لنرد همه رو
داشته خیال می کرده، دقیقا با جمله پنی
که تکرار می کنه تو همه چی رو زیادی پیچیده
می کنی جور در میاد
!
اصولا
حرف زیادی درباره این قسمت ندارم
.
لنرد
-پنی
زوج مورد علاقه من نیستن
.
و
چند تا سوال
:
مامان
لنرد اصولا رو هیچ بچه دیگه ایش مطالعه
نکرده چرا؟ همه کتاباش درباره لنرده که؟
وقتی
هاوارد
(فکر
کنم
)
تو
فصل دو روب دو شامبر پنی رو پوشید، پنی با
اشمئزار بهش گفت مال خودت، اینا که هنوز
همون رو تن پنی می کنن؟
این
شیفتگی ایمی به پنی هم دیگه زیاده شور
شده
!
اینم
تئوری محشر شلدن
:
You ever wondered how
humans would be different if they evolved from lizards instead of
mammals? […] as you know, lizards, cold blooded animals, lack the
abilities to sense temperature, but they do move more sluggishly when
it's cold, so lizard weather man would say things like bring a
sweater. It's slow outside. I love my mind!
من
رسما بعد از این جمله گفتم
me
too!!
Howard:
OOO! 8:30! You and Penny decided to go out and paint the town beige?
No comments:
Post a Comment