مشاهدات!!

دوستای من می دونن که من از اسمشو نبر بدم میاد! انقدر که یه دوره ای بستنی چکه کن رسما به من می گفت ظاهربینی هم حدی داره! خب چیکار کنه بدبخت! دست خودش که نبوده! بعضی آدما زشت متولد می شن! (هرچه من هنوز پامو رو عقیده ام فشار می دم که ظاهر مخصوصا وقتی طرف قراره نماینده یک کشور باشه، اهمیت داره!) شما که دوستای من نیستین و اینجا رو می خونین هم می دونین که من چقدر چپ و راست، اسمشو نبر رو می نوازم. برای همین شاید این که می نویسم یه ذره عجیب به نظر بیاد!

این چند روزه اخبار پر شده از مخالفت با اسمشو نبر!‌ حتی وقتی می گه آفتاب از شرق طلوع می کنه، یه عده می گن نخیر! دروغ گفت! آفتاب از غرب بالا میاد!! همه راه افتادن که اسمشو نبر بی کفایته و بلیهه و فلان و بهمانه!! مساله نفیِ گند عظمایی که اسمشو نبر این چند ساله به مملکت زده نیست! مساله اینه که تعداد زیادی تو این گند عظما باهاش همدست بودن! هلش دادن جلو! اسمش هم (دیگه خودمونی شدیم!!!) بدون ذره ای فکر تبعیت کرد! هیاهو رو راه می انداخت و بعد همه گیر می شد. واقعا اگر آستینی پشت پرده نبود، اجرایی در کار بود؟ اسمش فکرهای مشعشع و دستورات منور!! رو اجرا کرد! اما تئوریسینشون نبود!‌ اصلا در حدی نبود که از خودش فکری داشته باشه! حالا همه انداختنش جلو و همه تقصیرات رو هم انداختن گردنش و چنان قیافه معصومانه ای به خودشون گرفتن انگار نه انگار که همینا بودن که شیرش می کردن چرند بگه!! همینا بودن که مع جز ه هزاره ۳وم خوندنش! گفتن کاپشنش رو دست رالف لورن بلند می شه و محیط هاله نورش انقدره و هر شب با امام زم ان آب طالبی می خوره! کسایی که حرف معجزه می زدن شاید یادشون رفته که معجزه از مصدر عجزه!! این روزا حرصی ام! نه به خاطر این موجود کوته فکر! حقشه! اما کوته فکرهایی که پشت این موجود رو گرم کرده بودن، باز پشتش قایم شدن و پشت این آدمک چقدر آدم نما!! جا می گیره! یه روزی با بستنی چکه کن بحث می کردم که درسته که عالیجناب سرخپوش تو خیلی چیزها دست داشته، اما سیاستمداره! سیاستمداری با خوبی جور در نمیاد!! می گفت تو می دونی این آدم چه کرده و ازش دفاع می کنی. خیلی ها با همین تفکر بین عالیجناب و اسمش رو نبر، اسمش رو انتخاب کردن. هفت سال گذشته و وضع به چنان قهقرایی رسیده که ملت امیدوارند که عالیجناب برگرده. س یا ست یه چرخش صد و هشتاد درجه چرکینه. بدبختی اینکه تو کشور ما به یه دور باطل دچار شده و بعد از ۳۶۰ درجه فلاکت، برگشتیم سر نقطه اول!!

پ. ن. ۱ با همه اینا دستشون درد نکنه که حداقل به من ثابت شد که با اسمش پدرکشتگی شخصی ندارم. اسمش صورت کریه تفکر کریهیه که چیزی جز نفرت رو برنمی انگیزه.

پ. ن. ۲ ای شمایانی که اینجا رو می خونین! واقعا با این همه اصطلاح پریایی می فهمین من چی می گم؟