Director:
Sam Mendes
Daniel
Craig
Judy
Dench
Ralph
Fiennes
Javier
Bardem
Albert
Finney
Neomi
Harris
Ben
Wishaw
143
min. England and USA, 2012
معمولا فیلم هایی که نونصد تا
ستاره توشون هست، یه آش شعله قلمکارِ
چرندی از آب در میان!
ولی این یکی...
به قول مینا واااااایییی!
واییی!!!
یعنی نه تنها یکی از
بهترین فیلم های بانده، نه تنها کارگردانی
چه تو بخش اکشن و چه تو لحظات روانشناسی
معرکه است، نه تنها فیلمنامه حرف نداره،
نه تنها یه تیتراژ محشر داره که خودش یه
فیلم جداست، نه تنها آواز ادل رو تیتراژ
اصلا خاص کرده فیلم رو، نه تنها یه جودی
دنچ داره که تو هر صحنه مبهوتت می کنه، نه
تنها دنیل کریگ یکی از بهترین بازی هاش
رو ارائه داده، نه تنها خاوریر باردم یکی
از بهترین بدمن های بانده، نه تنها رلف
فاینس و بن ویشا عالی اند، (و
خیلی نه تنها های دیگه!)
بلکه یه ادای دین محشره
به اسطوره باند در پنجاهمین سالگرد ساخته
شدن اولین جیمز باند.
۱.
کارگردانی سم مندس
معرکه است.
صحنه های اکشن، مخصوصا
۱۵ دقیقه اول، نفس گیرند.
اما چون مندس پشت
دوربین بوده، کلی جنبه های روانشناسانه
و زیبایی شناسی به فیلم اضافه شده.
به عنوان مثال وقتی
ام به ایو دستور شلیک می ده و ایو می گه
agent
down! جودی دنچ به صحنه
پشت می کنه و می ایسته به سمت پنجره که
پشتش بارون میاد.
دوربین تو یه نمای
متوسط ام.
رو نشون می ده که کاملا
به خودش مسلطه در حالیکه میزانسن صحنه
روی گریه و احساساتی که ام.
نشون نمی ده متمرکز
می شه.
از پنجره بارون زده
کات می شه به آبشاری که باند توش شناوره
و یه دفه می ریم تو تیراژ و آهنگ معرکه ادل
که می خونه Whenthe sky falls...! مندس به
خوبی می دونسته که بیننده منتظر کلیشه
های بانده.
(تو سینمایی که من فیلم
رو دیدم، هم همسن های شان کانری نشسته
بودن و هم کوچیکتر از من!!)
مسلمه که باند نمی
میره، اونم اول فیلم!
معلومه که حداقل یک
بار عبارت Bond!
James Bond رو به زبون
میاره!!
حتما چند تا زن جذاب
این وسط میان و می رن!
تم موسیقی باند که
معروف تر از اونه که بشه ندیده اش گرفت.
پس مندس همه این تکه
ها رو با کمی چاشنی طنز کنار هم می چینه (مثلا هر جا باند به غیرتش برمی خوره یا تصمیم می گیره، تم اصلی باند رو می شنویم!) و
به جاش چنان رو شخصیت ها متمرکز می شه که
فکر کنم عمیق ترین فیلم رو تو مجموعه فیلم
های بیست و سه تایی باند (اعتراف
می کنم که ده-دوازده
تا بیشتر ندیدم!!
اونم بیشتر شون کانری
ها رو!)
ساخته باشه.
۲.
جودی دنچ محشر نازنین!!!
یکی از دلایلی که من
باندها رو می دیدم اصلا جودی دنچ بود!!
یه بار دیگه، دنچ یه
زن مقتدر رو به تصویر کشیده!
تو درام روانشناختی
مندس، ام.
مادرسالاریه که
فرزندانش رو با انتظاراتش له می کنه در
حالیکه پسرهای سرسپرده اش حاضرن به خاطرش
(باند)
یا همراهش (سیلوا)
بمیرن!!
اینکه جاسوس ها از بین
یتیم ها، انتخاب می شن و اینکه هم باند و
هم سیلوا، ام.
رو یه مادر نامتعارف
می بینن، بی دلیل نیست.
شاید به همین دلیله
که باند، ام.
رو تو خونه بچگی اش
مخفی می کنه و قبل از اینکه سیلوا وارد
کلیسا بشه، سنگ قبر مادر باند رو می بینیم
که اسمش با ام.
شروع می شه.
یادم نمیاد تو هیچ
فیلم دیگه ای گریه جیمز باند یا بدمن فیلم
رو دیده باشیم.
ام.
تو این فیلم چه با
زندگی اش و چه با مرگش، قهرمان و ضد قهرمان
فیلم رو به گریه می اندازه!!
دنچ بی نظیره وقتی بعد
از همه اون ماجراها که بهترین جاسوسش رو
از دست می ده، تو خونه اش می فهمه که باند
زنده است و خیلی راحت می گه خونه ات رو
فروختیم.
باید تلفن می زدی.
باند می گه یه هتل پیدا
می کنم و دنچ جواب می ده اینجا که نمی مونی
به هرحال!
یا وقتی باند بعد از
اون همه انفجار و درگیری و شناور شدن تو
رودخونه یخبندان، خودش رو می رسونه و
سیلوا رو می کشه، ام.
خیلی معمولی و بدون
اینکه ذره ای از وحشت صحنه قبل توش معلوم
باشه، می گه ۰۰۷!!
تا حالا کجا بودی؟
خداحافظ جودی دنچ نازنین!!
جات تو فیلم بعدی بسیار
خالی خواهد بود!
۳.
وقتی دنیل کریگ باند
رو پذیرفت، فکر می کردم اصلا انتخاب خوبی
نیست.
قیافه اش عمیق تر از
آقای جاسوس سطحی خوش تیپ خوش پوش پرطرفداره! خودش هم بازیگر بسیار جدی ای هست! جیمز باند نمیشه! فکرم رو پس می گیرم!!
دنیل کریگ شاید بعد
از شمایل اسطوره ایی که شان کانری برای
باند ایجاد کرده، یکی از بهترین باند
هاست.
عمقی که به نقش داده
به هیچوجه تو فیلم های مثلا برازنان نیست!!
طنزش و زمان بندی اش
به جاست.
میمیک های صورتش عالی
اند و انصافا از نظر بدنی به نقش می خوره.
بسیاری از نماها،
متوسط بودن.
یعنی به جز نماهای
واقعا ژانگولر، بیشتر این صحنه ها رو خود
کریگ بازی کرده بود.
وقتی نمای درشت توی
یه شات بدون قطع به نمای دور می رسه نمی
شه از بدل استفاده کرد اصلا!
برام سواله که کریگ
برای این نقش چقدر باید ورزش کنه و خودش
رو روی فرم نگه داره؟
جیمز باند همیشه سی
و سه ساله است.
اما کریگ نیست و برای
اینکه باند بمونه که حداقل به خاطر این
فیلم امیدوارم مدت بیشتری باند بمونه،
خیلی آمادگی نیاز داره!
۴.
اگر مثل من مبهوت
تیتراژ Casino
Royal شدید، این تیتراژ
رو ببینین!!
تیتراژ غریب این فیلم
با صدای محشر ادل روی دست اون فیلم بلند
شده.
بسیار از نظر گرافیکی
به فیلم میاد، استفاده از عناصر باند، محشره و رنگ های تخت و خطوط شناورش، راستش از نظر من جهنمیه!
ببینینش!! من که کلی غصه
خوردم که چرا تو سینما نمیشه فیلم رو عقب
زد!!
۵.
هیچوقت خاویر باردم
رو دوست نداشتم!
نه تو ویکی، کریستینا،
بارسلونا، نه تو گویا و نه تو
دریای درون!!
شاید به خاطر نقش ها
و شاید به خاطر اینکه از خودش خوشم نمیومد.
به نظرم نوع خاصی از
زن ها رو جذب می کنه!
اون زن هایی که عاشق
مردهای بدوی می شن رو!!
همین نقش ها رو هم بازی
می کرد!
همه این ها رو گفتم که
بگم تو این فیلم، باردم بی نظیره!!!
بدون شک یکی از بهترین
بدمن های باند رو آفریده و تو تاریخ این
شخصیت موندگار خواهد بود!!!
سیلوا شخصیت غریبیه!!
اصلا خود بانده!
باند تو این فیلم با
خودش رو به رو می شه!
با یه جنبه ای از خودش
که می تونست باشه!!
سیلوا از مامورهای
قدیمیه که احساس می کنه ام.
بهش خیانت کرده.
هدف همه حمله ها ام.
هست.
با این حال پنهان نمی
کنه که هنوز به شدت به ام.
وابسته است.
تو صحنه آخر حتی می
خواد با ام.
بمیره!!
بازی باردم با اون
هیکل و قیافه این آسیب پذیری و رویه دوم
باند بودن رو به خوبی به نمایش گذاشته.
تو صحنه ای که وارد
می شه و از نمای دور به متوسط میاد و جلوی
باند می ایسته، با کت شلوار روشن و موهای
بلوند، اصلا انگار خود بانده!!
بازی ظریف باردم، مکث
ها و نگاه هایی که برای سیلوا طراحی کرده،
استفاده از لهجه اسپانیایی اش برای آهنگین
کردن بعضی جمله ها و شوخی های کلامی اش با
باند، عالی اند. در برابر جودی دنچ هم کم نیاورده!
بازی باردم با بازی
هیت لجر در نقش جوکر در شوالیه تاریکی
مقایسه شده و چیزی از اون کم نداره.
برای اولین بار منتظرم
که فیلم بعدی باردم رو ببینم!
۶.
رلف فاینس هم مثل نقشش
که بالاخره احترام باند رو برمی انگیزه
باعث می شه به بازی اش احترام بگذارید.
هرچند هنوز برای نظر
دادن زوده و کفش های زنونه جودی دنچ رو
سخت می شه پر کرد، اما به نظر میاد که فاینس
برای ام.
انتخاب مناسبیه!
۷.
بن ویشا رو بار اول تو
perfume
یادم میاد.
به خوبی از پس کیو.
براومده!!
کیو.
فیلم رو به شدت دوست
دارم.
همونطور که ام.
و باند ثابت می کنن که
توانایی به جوون بودن نیست!
کیو.
هم ثابت می کنه که
مهارت به سن و سال ربطی نداره!
۷.
و خانم مانی پنی که
جاش تو فیلم های قبلی خالی بود!!
نومی هریس به شدت
متفاوته با اون چیزی که از ساحره دزدان
دریایی کاراییب ازش به خاطر داریم!
فعلا که بد نبوده!
باید ببینیم تو فیلم
های بعدی چه می کنه!
۸.
عاشق تصویر آخرم که
مثل همه باندها می گه که باند برخواهد
گشت!
و دنیل کریگ به خارج
از پرده شلیک می کنه و زیر تصویر، پنجاه
سالگی فیلم های باند رو تبریک می گن!
جاسوس همیشه سی و سه
ساله سینما با بیست و سومین فیلمش به هشتاد
و سه سالگی می رسه!
اما هنوز جوون تر از
اونه که حذف بشه!
۹.
فیلم رو حتما ببینین!
فیلم بسیار لذت بخشی
از آب در اومده!
دو ساعت و نیم فیلم و
من حداقل بک بار دیگه می بینمش!!
No comments:
Post a Comment