یه اتاق رزرو کرده بودم تو
کتابخونه که دوستم زنگ زد کنسل کرد.
رفتم به مقام مسوول گفتم که
فردا این ساعت رو رزرو کرده بودیم ولی نمی
تونیم بیایم. نیم ساعت ازم
تشکر کرد که خبر دادم. یه
بار چنین اتفاقی ایران افتاد و کتابی که
باید می گرفتم رو دیگه لازم نداشتم، یعنی
وقتی اومدم بیرون جای دندون های خانومه
رو بدنم به چشم می خورد انقدر داد و بیداد
کرد که وقتش تلف شده و ما ملاحظه نداریم
و … بماند!! هنوز عادت
نکردم به این که مقام مسوول قرار نیست آدم
رو بخوره، قراره کارت رو انجام بده!
No comments:
Post a Comment