Saturday, 19 November 2016

Epic!

با چشم های اندازه نعلبکی نگاهمون می کنه که میشه ترجمه کنین؟ گفتگوی مورد نظر رو مرور می کنم
I am a Bafista! Definitely a brown coat! But I've never been a hardcore marshmallow! 
DuVe shipper or LoVe shipper?
Of course a LoVe shipper! Who in their right mind would ship DuVe? VePiz was much better!
Was it the navy uniform?
Way before that! Got me at the honeymoon suit! The uniform was a nice touch, but who could resist it? "tragedies, lives ruined, bloodshed!?" It was "epic"! 
و هر دومون انگار دو تا توطئه گر همدست، لبخند می زنیم.
دوست سوم حق داره!! گفتگو کاملا نامفهموم بوده! به هم نگاه می کنیم و هیچ کدوممون حوصله نداریم توضیح بدیم که داشتیم درباره ورانیکا مارز حرف می زدیم  و چرا  نیروی دریایی و مارشملو و حماسی! 
من می گم درباره جذابیت  bad boys?
 اون اضافه می کنه دزدان دریایی؟
پول، پورشه و پنت هاوس؟
مجلات زرد و شایعات بی پایه؟
دوباره دوست سوم رو گیج کردیم ولی دیگه از دستمون در رفته
کارآگاه های کنجکاو؟
مرگ های مشکوک؟
خیانت؟
قتل؟
دزدی هویت؟
خودکشی؟
رابطه های نافرجام؟
تجاوز؟
می پرسم انقدر سیاه بود؟ و یک دفعه برام روشن می شه که چرا تماشاگرها انقدر به آب و اتش زدن که فیلم آخر ساخته بشه و شخصیت ها به پایان خوششون برسن. سریال انقدر مضمون های تلخ رو به شیرینی به خوردمون داده بود که اصلا یادم رفته بود که ورانیکا با تجاوز، قتل و نفرت پراکنی شروع می شه.  یه دفه ته دلم خوشحال می شم که بازیگرها ده سال بعد و با کمک تماشاگرها بالاخره سریال کنسل شده مون رو تموم کردن و دستکم نشونمون دادن که بعضی ها هم با همه این ماجراها ممکنه بالاخره خوشبخت بشن.
دوست دوم انگار فکرمو می خونه و می گه
"What's a hundred and eighty days to us, Veronica? Our story is epic!"
 دوست سوم که ازمون ناامید شده، می گه آه می کشه که
Nerds!








  

No comments:

Post a Comment