مگی عزیز
برایمان کامنت گذاشته ای که تعداد داستان های این دور مسابقه به حد نصاب نرسیده و خواهش کرده ای که من و ایدیاتیک و آنز حداقل 1 داستان دیگر با یک پرامپت جدید تحویل دهیم. نوشته ای که ما باید چراغ این فن کلاب را روشن نگه داریم. (البته اینطوری ننوشته بودی، اما من منظورت را به فارسی دری برای خوانند گانم ترجمه می کنم). مگی عزیز، واقعا انسان بیکارتر از من پیدا نکرده ای؟ نمی دانی که من وسوسه می شوم؟ نمی دانی که دفعه های قبل همه چلنج ها را وسط پایان نامه نوشتن اکسپت کردم و رسما در فصل های پایان نامه داستان می نوشتم و در داستان بحث های پایان نامه را؟ نمی دانی که اصولا جنبه چالش ندارم و خودم را با کله می اندازم توی چاه؟
برایمان کامنت گذاشته ای که تعداد داستان های این دور مسابقه به حد نصاب نرسیده و خواهش کرده ای که من و ایدیاتیک و آنز حداقل 1 داستان دیگر با یک پرامپت جدید تحویل دهیم. نوشته ای که ما باید چراغ این فن کلاب را روشن نگه داریم. (البته اینطوری ننوشته بودی، اما من منظورت را به فارسی دری برای خوانند گانم ترجمه می کنم). مگی عزیز، واقعا انسان بیکارتر از من پیدا نکرده ای؟ نمی دانی که من وسوسه می شوم؟ نمی دانی که دفعه های قبل همه چلنج ها را وسط پایان نامه نوشتن اکسپت کردم و رسما در فصل های پایان نامه داستان می نوشتم و در داستان بحث های پایان نامه را؟ نمی دانی که اصولا جنبه چالش ندارم و خودم را با کله می اندازم توی چاه؟
مگی جان، تبریک می گویم. موفق شده ای. داستان را پیوست کرده ام!
No comments:
Post a Comment