Saturday, 16 July 2011

:(

شب ها ساعت 10:30 دم مدیاتک فواره ها رو باز می کنند. فواره ها با نت ها بالا و پایین می رن. چرخ می زنن. می رقصن. انگار یه دست نامرئی یه پیانوی آبی رو می نوازد. اوج و فرود موسیقی با تصاویری که روی دیوار سفید می افته هماهنگ می شه و معمولا برنامه با آتش بازی تموم می شه.
 امروز سالروز تولد تومی اونگرر بود، کاریکاتوریست استراسبورگی که کارهاش جهانی شد و توی نیویورکر هم به چاپ رسید. موسیقی از سرودهای کودکانه گرفته شده بود و کاریکاتورها و تصویرسازی های اوگرر روی دیوار و روی فواره ها می افتاد. گربه های کارتونی و شاهزاده خانوم ها و ماه و لک لک ها و بشقاب پرنده ها روی دیوار و فواره ها حرکت می کردند. قشنگ ترین لحظه اش برای من، رنگین کمانی بود که فواره ها رو به هم پیوند داد و بعد در فواره ها محو شد. فواره ها که تا آخرین حد اوج گرفت، تصویر اوگرر روی دیوار افتاد و به آلمانی و فرانسه و انگلیسی برای تومی اونگرر تولدت مبارک خواندند. اونگرر موسفید از نیم رخ منو یاد بهرام بیضایی می انداخت و اینکه ما هیچوقت براش هیچ کاری نکردیم و اون چه گنجینه ای از زبان و فرهنگ به ما داد. 

پ. ن. ۱ میشه یه روز برای تولد بیضایی از صحنه های سیاوش خوانی و پرده خانه و زن پشت پرده نئی و مرگ یزدگرد استفاده کنیم؟ از دویدن سیاه و سفید سوسن تسلیمی تو شاید وقتی دیگر با موسیقی بابک بیات؟ از باشو و چریکه تارا؟

پ. ن. ۲ نیم رخ اونگرر منو یاد بیضایی انداخت. فردا نیاید بنویسید اونگرر 
Adult Comic Strips
هم داره. خودم می دونم. 

پ. ن. ۳ (کاملا نامربوط) جایی که اهریمن 1 پیدا کرد انقدر محشر بود که انگار همه این رقص محشر برای ما بود. اهریمن متشکریم

No comments:

Post a Comment