Wednesday, 20 July 2011

:|

پس زمینه:  این اپل عادت داره که وقتی از شارژر جداش می کنی، نور مانیتور رو کم کنه. 

دستم روی تکمه نور کم کنه، بعد که مانیتور تاریک (شما بخونین سیاه! ظلمات! قعر سیاهچال!!!) شده، ۶ متر پریدم هوا که
Noooooooooooooooooo!
برای قیافه یکی از این دو مورد رو تصور کنین:
الف: شلدن وقتی کلید یادش رفته
ب: مانیکا وقتی آپارتمانشونو به چندلر و جویی می بازه

چه بلایی سر کریس اومد؟ همه نت هام پرید! نت هام به جهنم همه فیلم هام رفت! خدا رو شکر که فرندز ها دی وی دی اند و بارنی ها و تاتر ها رو پاندورا. اما همه آهنگ ها رو کریسه و وای!!! همه ۷ فصل سریالی که می خوام تحلیل کنم! (معلومه که اسمشو نمی گم بگردین پیدا کنین! خنده بدجنسی داکتر هوریبلی: موآ ها ها ها ها!) یک عالمه مقاله نخونده دارم. (بله!!! من در کسری از ثانیه این همه فکر می کنم
That's just one of the reasons of my superawesomatism!!!!
یعنی می تونین کلمه بسازین در این حد!!!) و .... متوجه می شم که اگر جای انگشتم رو به تکمه بعدی عوض کنم، معجزه رخ خواهد داد وهمه اطلاعات به جای اول باز خواهد گشت!!!! یعنی ای کیو در حد جلبک نپخته. به قول لینوس:

I never felt so stupid while being intelligent!!!

No comments:

Post a Comment