Friday, 1 July 2011

‌Books of horror!

یه کتاب هایی هست که آدم از شروع کردنشون و تاثیرشون می ترسه. مثل بوف کور (که البته من بعد از بار اول ۸۳ بار دیگه خوندمش!! و هنوز هم برام جذابه). مثل برادران کارامازوف و دنیای تیره عجیبش (نگید از بوف کور که سیاه تر نیست. من اصلا نمی تونم در برابر جاذبه بوف کور مقاومت کنم. مثل جادوی سیاهه. تیره و وحشتناک و جذاب). مثل جنگ و صلح (که با احترام به نویسنده و دوستداران کتاب، نتونستم تمومش کنم). مثل هر چیزی که کافکا نوشته و جمله به جمله اش بیچاره می کنه آدم رو.
فریدا و مین دیروز تموم شد. یه بخش هاییش منو رسما داغون کرد. تریسترم شندی رو امروز شروع کردم و لولیتا توی نوبته. نمی دونم چه بلایی سرم خواهند آورد. شاید جادوی ادبیات همینه که می تونه با کلمات آدم رو خرد کنه و یه آدم دیگه باهاش بسازه.

No comments:

Post a Comment