Friday, 24 February 2012

چرا آفریده شده ایم تا رنج بکشیم؟

 
اگر از طرفدارهای غزاله علیزاده هستین، اگه سبک نوشتن فاخرش رو دوست دارین، اگه با خانه ادریسی ها خاطره دارین، اگر داستان کوتاه های محشرش رو بارها دوره کردین و حتی زمان ناقص شب های تهران رو هم دوست دارین، اگه تحسینش کردین به خاطر تصمیم آگاهانه اش برای مرگ، اینجا صداش رو می تونین بشنوین. چند تا فایل دیگه هم از دکلمه هاش رو یوتیوب هست.

پ. ن. ۱ باز هم اگر دسترسی به یوتیوب ندارین، یه ای میل به پریا بزنین و فایل ام. پی. تری. رو براتون می فرستم.

پ. ن. ۲ دست اون دوست ناشناسی که این فایل ها رو گذاشته رو یوتیوب دردنکنه و نگا کنین!!! هیچ نظری زیرش نیست و تعداد بازدید ها رو ببینین

 
پ. ن. ۳. یکی از دوستام میگه شب های تهران ناقصه و من دوسش دارم چون خیلی شبیه آسیه ام. (البته من کلی خودم رو زدم به خنگی که از نظر ظاهر که من شبیه نسترن ام و .. ولی متاسفانه ایشون گول نخورد و نونصد تا دلیل آورد که چرا من با اینکه تا حالا یکی از اون کارا رو هم نکردم شبیه آسیه ام (حالا من یه دلیل بیشتر نخواسته بودم ها!) آخرش هم گفت اصلا دلیل ظاهری می خوای؟ رنگ چشمات! حالا شمایی که منو می شناسین، برین توصیفات خانم علیزاده رو از آسیه بخونین و ببینین چقدر رنگ چشمای من با اون رنگ فرق می کنه!). تکذیب می شود. داستان کوتاهی که در واقع قسمت آخر این رمان هست رو بخونین و ببینید که هیچی کم نداره. و البته اعتراف می کنم که چهارراه، گردوشکنان و بعد از تابستان و...کارهای بهتری اند.

پ. ن. ۴ in your face به همون دوستم!!!  عنوان از شب های تهران!!

No comments:

Post a Comment