مدت هاست یه شایعه
تایید نشده ای بین دوستای من هست که کافیه
من از یکی خوشم بیاد که طرف کاندیدای جایزه
بشه. این
هم کاملا شانسیه ها! یعنی
بشین باهاشون بحث کن که عزیزم!
دوست جان!
من عاشق بهترین
ها می شم معمولا! خوب
طرف با استعداده! کارش
خوبه! به
من چه؟ قانع نمی شن که نمی شن!
یعنی خرافاتی شدن
ها! این
از جشنواره تاتر فجر شروع می شه (فیلم
نه! من
معمولا برنده ها رو حدس می زنم اما دوستشون
ندارم!) تا
امی و اسکار! چند
سال پیش وقتی من نیل رو بازکشف!!
کردم و دل و دین از
کف دادم!!! نیل
سه تا امی کاندید شد که تو تاریخ امی بی
سابقه بود. یه
کمی مونده بود به مراسم که من به شدت از
جیم پارسنز (واقعا
کی می تونه در برابر شلدن مقاومت کنه؟)
خوشم اومد و دوستم
می خواست منو زنده زنده بسوزونه چون جیم
پارسنز تو یکی از شاخه ها رقیب نیل بود و
دوست جان مطمئن بود چون من از پارسنز
خوشم اومده نیل این شاخه رو می بازه!
(من الان دارم چشمام
رو می چرخونم! تصور
کنین لطفا!) بعد
از مراسم که نیل دو تا امی برد و امی سوم
رسید به جیم، یک تلفن از یک دوست عصبانیِ
جیغِ هفت رنگ زن! که
یه جورایی عقیده داشت من مسیر تاریخ امی
رو عوض کردم و باعث شدم این اتفاق تاریخی
که یه نفر سه تا امی همزمان بگیره، صورت
نگیره! (دوباره
چشم ها رو برین!!!) کلی
پارسال پیرارسال تهدید شدم که جرات دارم
از یکی از رقبای مایکل سی.
هال خوشم بیاد که
خونم واجب می شه! و
امسال... بندیکت
کامبربچ، مارتین فریمن و کلا شرلوک همه کاندیدن!! من
برم دنبال یک عدد سوراخ مناسب برای قایم
شدن!
پ. ن.
بله!
من و دوستام در
بعضی موارد استعداد بستنی چکه کنی عجیبی
از خود نمایان می کنیم!
No comments:
Post a Comment