Monday, 31 October 2011

چگونه انسان ها را از راه میانبر به صراط مستقیم هل دهیم؟



یادتونه من قرار بود مایو بخرم. خب هنوز قراره! اما واقعا این هفته می خرم. داشتم به دوستم می گفتم من هفته دیگه باهات میام ها! فقط باید برم مایو بخرم! برگشته می گه می تونی هم همین جوری بیای!! کلی هم باعث طرب میشه!!! یعنی بهتر از این نمی تونست به من انگیزه بده برم مایو بخرم!!!

پ. ن. یکی از دوستام یه دوست پسری داشت که .. ‌(ولش کن خودتون همه خصوصیت های درخشان پسرهای ایرانی رو اضافه کنین!). این آقا یه خدمت بزرگ به گروه ما کرد. یه مدت بود که همه مثل نقل و نبات می گفتن F*** you!! (من همین جا توصیه می کنم که همتون به راه راست مستقیم شین و انقدر فیلم های آمریکایی نبینین!!! صدا و سیمامون و فارسی وان انقدر زحمت می کشن برای ارطغای فرحنگ!!! اونوقت ما بریم ساخته های این آمریکای جزجیگر گرفته رو تماشا کنیم!! ای فغان! ای داد! ای بیداد!) این آقاهه یه بار در جواب دوست من برگشته بود با نیش باز گربه چشایری گفته بود Okay! When؟ (جواب معرکه ایه! نه؟) از اونجایی که شما چیزی رو به یه دختر می گین و اون در یک هزارم ثانیه اونو با همه دوستاش share می کنه که اونام با دوستاشون share کنن، ما همه مون این رو شنیدیم . کلی هم خندیدیم که چه جواب محشری! و چقدر از این پسره *** ***** ******! بعیده که مغزش به این خوبی کار کنه. البته شاید هم قضیه مغزی نبود!! بگذریم. یه روز که داشتیم یکی از مسابقه های مقدماتی جام جهانی رو دسته جمعی می دیدیم و علی دایی مثل همیشه توپ رو تا دم دروازه برد و بعد شوت کرد ۹۹ متر اونطرف تر از دروازه (گروهی از روانشناسان بازی های ملی علی دایی رو عامل مهمی در ضعف اعصاب ایرانیان قلمداد می کنند! گروهی از طرفداران تئوری توطئه نیز اذعان دارند که فرد مذکور از تیم مقابل حق و حساب دریافت می کرد که توپ را با زاویه ۴۶ درجه به سمت مشتری پرتاب کند! کارشناس ما ضمن رد هر دو نظریه اظهار داشت اصولا وقتی آدمی تا اواخر میانسالی از فوتبال خداحافظی نکند، لاجرم ضعف بینایی و فتور قوا بر وی مستولی گشته و به جای دروازه پروژکتور استادیوم را نشانه خواهد رفت!!) و همه به شدت جیغ و داد و *** و … بعد از موقعیت هشتمی که کورداييت محترم (توهین کجا بود؟ برین زیست گیاهی تون رو دوره کنین!!!) از دست داد، یکی از بچه ها خیلی غلیظ گفت F*** you!! و یه دفعه یازده تا سر برگشت طرفش و یازده تا صدا in unison گفتن Okay! When؟ قیافه قرمز شده دوست دیدنی بود. در همین لحظه همه دچار epiphany شدند و به درک جدیدی از زندگی دریافتند. جامه بر تن دریدند و اشکریزان سر به کوه و بیابان نهادند. برا همین من یادم نمیاد مسابقه چند چند شد. ولی باختیم به هر حال! چی انتظار داشتین؟ که ما در یک دنیای موازی به جام جهانی دست یافته باشیم؟


No comments:

Post a Comment