Friday, 21 October 2011

تاریخ؟ قابل اعتماد؟


قراره یه ساعت انگلیسی کار کنیم.
  • موضوع؟
  •   The effeminates!
  • چرا The effeminates؟
یه بخش از کار فوقش بوده. تاریخ موسیقی هم که از این قربانی ها کم نداره. می خواد تو ایتالیا باشه، می خواد تو عربستان. شروع می کنه. خیلی از چیزهایی که می گه شبیه ان به تاریخ غربی ای که من می شناسم. اماچیزی که داره می گه شامل همه جامعه می شه. برام سواله که تو یه جامعه بسته مثل عربستان که قاعدتا موسیقی باید زیرزمینی باشه یا منحصر بشه به شاه و بزرگان، چطور این آدما اجازه فعالیت داشتن.
  • خب پشتیبان داشتن. پشتیبان های با نفوذ. اما در حال عادی مهدور الدم بودن.
  • کی مثلا؟ خلیفه المسلمین؟
  • آره. دیگران هم. مثلا سکینه یکی از مهمترین و با نفوذترین شونه. چون نسبتش هم به پیامبر می رسیده مزاحمش نمی شدن.
  • منظورت اون سکینه ای نیست که تو کربلا بوده.
  • اگر منظورت دختر امام حسینه. آره همون. اما اون سکینه تو کربلا نبوده. یعنی میاد اما قبل از جنگ دایه اش برش می گردونه عقب. ۴ سالش بیشتر نبوده دیگه! وقتی بزرگ می شه یکی از زن های بانفوذ شهر میشه. مهمونی های بزرگ می ده و همیشه هم ساز و آواز داشته. از effeminate ها هم مسلما برا آواز دعوت می کرده و خب چون نوه پیامبر بوده کسی هم نمی تونسته چیزی بگه.
خب من با دو سری اطلاعات غیرقابل هضم مواجه شده و چشمام شبیه دو تا فنجون اسپرسوه الان!
  • تو منبع داری برا اینا؟
  • من پایان نامه ام رو رو اینا نوشتم. فکر می کنی اشتباه می کنم؟
  • نه. فقط... می دونی.... ما همیشه شنیدیم....
دیگه اصلا انگلیسی حرف زدن رو یادمون رفته. هزار تا سوال دارم. برا اونم عجیبه که من اینا رو نمی دونم. می بینه شک دارم. شوخی نیست سال ها کلی چیزهای دیگه شنیدم و خوندم. این جنبه برام قابل هضم نیست. کتاب الغانی بیست جلدی اش همون جلوه. شروع می کنه به گشتن تا می رسه به این مطلب. می خونم. دو بار می خونم
  • فقط تو این کتاب اشاره شده یا جای دیگه هم هست؟
  • این تاریخه! تو کتاب های دیگه ام هست. می خوای بهت منبع معرفی کنم بری بخونی؟
و کلی تاریخ و تاریخ موسیقی عربستان معرفی می کنه. من هنوز گیجم. یه دوره ای درباره تاریخ عرب و زندگی امام ها و بچه هاشون کلی کتاب خوندم و الان ۲ تا جمله همه چیز رو زیر و رو کرده. تو دو تا پایان نامه درباره اینکه تاریخ داستانیه که با پنهان کردن جزییات یا عوض کردن زاویه دید میشه تغییرش داد و حالا انگار همه اون مطلب ها شتلق خورده تو صورتم. چقدر چیزهای دیگه که می دونم ممکنه اینجوری با یه سری اطلاعات جدید کن فیکون بشه. اصلا اعتمادی هست به اون چیزهایی که به عنوان آموخته ها بهش تکیه می کنیم؟ 

پ. ن. ۱ ترجمه نشدن effeminate  به خاطر اینه که معادلی براش ندارم که با مثلا eunuch فرق کنه.  

No comments:

Post a Comment