Monday, 21 November 2011

نامه های سرگردان ۲


هیچوقت نتوانسته ام با خیانت کنار بیایم. لحظه را درک می کنم، موقعیت را درک می کنم، اشتباه را درک می کنم. اما کسی که برای خیانت برنامه ریزی کند، توجیهش کند، ادامه اش دهد و در نهایت در خیانت زندگی کند، آدم حقیری است. نه فقط برای دروغ گفتن به دیگری که خیانتکار با حقیر کردن خود، اول به خود خیانت می کند، خود را لایق درستی نمی داند و زیر پا می گذارد. می گویی چشمانم داد می زنند که ونس را دوست ندارم و به خاطر تو تحملش می کنم. راست می گویی. برایش احترامی قائل نیستم. نه به خاطر بی وفایی اش به دافنه و نه به خاطر فریب دادن تو، بلکه به خاطر اینکه به خودش وفادار نیست و پیوسته یادآوری ام می کند که آدمی تا چه حد می تواند پست شود. راست می گویی ونس را دوست ندارم.

No comments:

Post a Comment