Starring: Paul Newman, Fredrick March, Richard Boone
1h51, USA, 1967
۱. همه خصوصیات ژانر رو داره و در عین حال فکر نمی کنین که اه! بازم یه وسترن دیگه!
۲. زندگی خیلی ساده تر بود اگر یه سری قوانین مطلق وجود داشت!
۳. دیالوگ محشر:
جان راسل به بیلی می گه مواظب مکزیکیه باش و اگر وقتی من دارم می رم پایین، دیدی دستش رفت طرف تفنگش در جا شلیک کن.
بیلی: (سرزنش گرانه) از پشت؟
راسل: ازش خواهش می کنم بچرخه!
۴. این فیلم رو در دوران گوگولیت (داره اصطلاحی میشه برا خودش!) دوبله دیده بودم. البته فیلم دیدن من در دوران گوگولیت اینجوری بود که با یه کتاب ژول ورن (که بعدا شد دیکنز، بعد آسیموف، بعد چخوف! این پرتقال فروش همین دور و برا بودا!!) می نشستم رو صندلی زردم و مامانم و مامان بزرگم فیلم می دیدن! اما شروع و پایان این فیلم و خط داستانی اش رو کلا یادم بود، شاید چون باعث شد من سرم رو از روی سفری به اعماق زمین بلند کنم و با اولین نگاه بپرسم «مگه سرخپوست چشم آبی هم داریم؟»
۵. به عنوان انسانی که همیشه گفته وسترن دوست نداره اعتراف می کنم که الان تعداد وسترن هایی که دوست دارم از کمدی رمانتیک هایی که دوست دارم بیشتره! حرفمو پس می گیرم!
No comments:
Post a Comment