نمی دونم چند نفرتون دووگی
هاوزر رو دیدین. دووگی یه
نابغه خردساله. تو دوازده
سالگی پزشکی رو تموم کرده و داره تو یه
بیمارستان کار می کنه. از
اون بچه مثبت هاست که همه اش جون ملت رو
نجات می ده و اصولا خلاف ازش برنمیاد و
همه شیطنت هاش هم اقتضای سنشه و تازه آخر
هر قسمت به یه نتیجه اخلاقی می رسه و رسما
رمانتیکه در حد تایتنیک! یعنی
از اون سریال ها که می تونین با خیال راحت
با کودک و بزرگسال ببینین و هی بگین به به
چقدر دنیا پروانه ایه! اشتباه
نکنین. من از طرفدارای پر
و پا قرص دووگی بودم؛ هم به خاطر اینکه
دنیاش خیلی ساده است و هم به خاطر اینکه
دووگی هاوزر یه نیل پتریک هریس نوجوان
هست. دووگی چهار فصل یعنی
از ۱۵ سالگی تا ۱۹ سالگی هریس (میشه
۱۴ تا ۱۸ سالگی خود دووگی) ادامه
داشت. تا قبل از اینکه
بارنی همه گیر بشه، تماشاچی های ساده غیر
برادوی ای، هریس رو به دووگی می شناختن.
مخصوصا که قیافه هریس هیچ
(تاکید می شود هیچ!!)
فرقی نکرده (و
تو فصل آخر که بیشتر کت وشلوار تنش به شدت
شبیه بارنی هست!) تفاوت
بارنی و دووگی، همون به شدت خوب بودنِ
دووگیه. احتمالا همین هم
بارنی رو برای هریس جذاب کرده چون تصویری
که سالها ازش تو ذهن آمریکایی ها باقی
مونده رو به شدت تغیر می ده. متاسفانه
بارنی این قسمت بارنی نیست. دووگیه.
فقط ظاهرش شبیه بارنیه!
فکر نمی کنم هیچکس به اندازه
من از اومدن دخترایی که قرار بود حال بارنی
رو بگیرن، ذوق زده شده باشه و متعاقبا تو
ذوقش خورده باشه. اصلا یکی
از جذابیت های رابین برا من این بود که از
همون قسمت اول از پس بارنی برمی اومد.
یادتونه رسما حالش رو گرفت و
بارنی که معمولا اتفاقا به این مدل دخترا
جذب می شه با لبخند به بقیه می گه فکر نمی
کنم ازش خوشم بیادو خب چند قسمت بعد تو
zip, zip, zip عکسش ثابت می شه.
بعد تو رژه دختر خنگ ها از
بریتنی اسپیرز گرفته تا کیتی پری، رسیدیم
به جنیفر لوپز و سریال به راحتی یه موقعیت
جذاب رو از دست داد. به
عنوان کسی که لوپز دوست نیست اعتراف می
کنم که لوپز تو اون قسمت خوبه. فیلمنامه
ضعیف کار رو خراب کرد. بعد
نورا اومد که فقط یه قسمت باهوش بود و حالا
کویین/ کارما. این
دفه نویسنده ها به یه ایده مشعشع جدید
رسیدن. نتونستن متن درست
و حسابی بنویسن، پس بارنی رو خنگ کردن.
یکی از جمله های هریس به تد
اینه که «چطوری به اینجا
رسیدم؟ کی تبدیل شدم به این آدم رمانتیک
حال به همزن؟» این سوال
من هم هست. بارنی هیچکدوم
از حقه های کارما رو تشخیص نمی ده؟ کارما
می تونه بارنی رو بازی بده؟ یعنی نمی شد
یک پینگ پنگ جذاب بین این دو تا شخصیت نوشت
که هر دو شون همدیگه رو بازی بدن؟ تو این
قسمت، کارما بارنیه و بارنی همه دختر
بلوند احمق هایی که تا حالا دیدیم.
شاید هم من از سریالی که نونصد
تا قسمت تو استریپ کلاب گرفته و هنوز زاویه
دوربین رو تغییر نداده، انتظار زیادی
دارم. تو پرانتز من هنوز
به کویین امیدوارم. تا
حالا که خوب بوده!
معلومه که این قسمت چیز خاصی
از آب درنیومده. بنابراین
زیاد غر نمی زنم فقط یه کم. یکی
از احمقانه ترین ایده های سریال این بود
که مارشال و لیلی برن به حومه شهر. تو
سریالی که زندگی همه شخصیت ها به هم وابسته
است وقتی دو تا از گروه خارج شن باید براشون
خط داستانی مجزا بنویسی و اینا تو نوشتن
خط داستانی اصلی هم مشکل دارن. حالا
بعد از سه چهار قسمت به این نتیجه رسیدن
که مارشال و لیلی رو برگردونن منهتن!!!
از طرف دیگه چون باید بارنی
به ازدواج رابین یا رابین به رابطه بارنی
و کویین واکنش نشون بده و اینا توانایی
نوشتنش رو ندارن فقط شخصیت ها رو از هم
جدا کردن. یعنی از وقتی
مساله ناباروری رابین ملی شده، هنوز بارنی
و رابین با هم حرف نزدن و البته رابین هنوز
کویین رو هم ندیده (یکی ار
بچه ها نوشته بود نویسنده ها از شدت عدم
خلاقیت اسم ها رو هم از رو هم کپی می کنن.
راست می گفت. کویین
و کوین هم آوا اند!) و این
یعنی از هم پاشیدگی گروه. باز
مقایسه کنین با فرندز به شدت به شخصیت ها
و دوستی شون وفادار بود و مثلا فیبی که
اصلا با هیچکدوم از پسرای سریال رابطه
عاشقانه پیدا نمی کنه هم با تک تک شون یه
رابطه خاص داره. واقعا
رابطه فیبی با جویی با جنس رابطه اش با
راس و چندلر فرق می کنه و این یعنی میشه
نوشت! اینجوری می شه که
فرندز هنوز رتبه اول تا سوم سریال کمدی
که روزانه آن لاین دیده می شن رو داره.
رابین و تد تنها شخصیت هایی
اند که این هفته به شخصیتشون وفادارن.
رابین همون دختر سرد غیراجساساتی
که می شناسیم (و همه دارن
غر می زنن که بالاخره این کی می خواد یه
ذره احساس به بارنی نشون بده. داریم
می رسیم به ته فصل!) و تد
هم همون آدمی از احساسات ازش قل قل می کنه
هرچند تو این قسمت بعضی جاها تد بارنی و
بارنی تد هست! لابد نویسنده
ها شماره صفحه های فیلمنامه رو اشتباهی
زدن!!
داستان خاصی پیش نیومده دیگه.
مارشال ولیلی به منهتن باز می
گردند. تد با نبودن رابین
کنار میاد. رابین اصولا
کار خاصی نمی کنه و بارنی به شدت!!!!!
عاشق کویین می شه. خوبه
حالا ۸ سال دختره تو استریپ کلاب دیده
بوده!!! و جذاب تر از همه
اینکه احتمالا یادشون رفته که تو فصل دو
یا سه به کارما که تو وگاس استریپر هست
اشاره شده بود و گفته بودن با بارنی یه
مدتی رابطه داشته. شاید
هم دو تا کارما تو یه استریپ کلاب کار می
کردن خب!! چیزی که زیاده
کارما!!
حاشیه ها:
همچنان NPH محشره
هرچند انقدر لحظه های بامزه بارنی کم شده
که آدم حیفش میاد. Ted! I Think I'm in loveاش
رو ببینین و اون قیافه goofy که
به خودش گرفته و ببینین با وجود اینکه
عمرا شخصیت بارنی بتونه چنین چیزی بگه و
هریس چقدر متقاعدکننده می گه! بقیه
اش بماند که جای این اهریمن سه خالی که
دوباره گیر بده این دروغ می گه نمی تونه
گی باشه!
احترام به بکی نیوتن، بازیگر کویین، که
خودش خودش رو پیشنهاد داده بود و نمی دونم
شغلش رو خودش انتخاب کرده بود یا نه ولی
احتمالا مثل فلیشیا دی از اون
هاست که NPH دوسته.
ببینین متوجه می شین. بازی
اش هم خوبه! یعنی خوبه!!
و به شدت هم بامزه است. این
جمله رو پیش دوستان مجازی بگم، برام بمب
می فرستن!
انقدر این جاش رندر وقتی مقابل
هریس بازی می کرد، خندید که الان عادی
شده!!!
واقعا اون دختره که وقتی بارنی
بهش گفته با من باشی نزدیک بینی ات درمان
می شه از اون ها نیست که رابین می گفت دختری
که انقدر احمقه، حقشه که بارنی هر بلایی
سرش بیاره؟
جمله های بامزه: خیلی
اندک می باشند!!
Robin:
…. also diary! I think writing in you is stupid, but you're a gift
from Lily and she's watching me right now!
Barney:
I have told women I was famous! A war hero! That sex with me would
cure their nearsightedness!
Barney:
Yeah! Well, at my job we don't rip out people's hearts for money! My
company briefly backed a lab in North Korea which did. But we sold
it!
پ. س. این پست هزار و پونصدم پریای خط خطی بود و بازم درباره بارنی! های فایو!
No comments:
Post a Comment