Friday, 26 August 2011

Let the others of my sex/ Tie the knot around their necks!


من باید حتما یه not a mother's day را بندازم و تی شرت و ماگ پخش کنم که دیگه از این گیرای ازدواجی به من ندین؟ یعنی الان هیچ مساله مهمتری نیست که ذهن شما رو مشغول کنه؟ یعنی فهمیدن اینکه آدما با هم فرق دارن و من شاید (عمرا!!) مثل شما به قضیه نگاه نکنم انقدر سخته؟ یعنی آدم حتما باید علامت راس بهتون نشون بده که بفهمین تو چیزی که به شما هیچ ربطی نداره دخالت نکنین؟ اونم من که بی رودرواسی تو روتون همیشه نظرمو گفتم؟ برام بنویسین کدوم زبونو می فهمین که من برم همونو یاد بگیرم!!!

پ. ن. ۱ عنوان از بانوی زیبای من آواز رکس هریسن! و نخیرم! فیلمش اینطوری تموم شد. آقای شاو شونصد صفحه پس نوشت تو پیگمالیون (احتمالا هم معنی epilogue ! تو ذهن من!) نوشته که الایزا زن فردی می شه و هر روز هم با یه مشکل جدید میاد سراغ هیگینز و پیکرینگ! کلا هالیوود همه پایان ها رو خوش می کنه

پ. ن. ۲ این نوشته جدید نیست! الان که خوندم به نظرم عصبانی اومد! نه حرصی نیستم

پ. ن. ۳ not a mother's day ایده جذابیه ها!!! D:
 

No comments:

Post a Comment