Wednesday, 17 August 2011

مینا ۲۶

مینای موقع شناس/ نشناس
من هنوز نمی دونم این جوجه یه بودایی متناسخه؟ به شدت باهوشه؟ یا همه این حرفاش تصادفیه؟
وقتی از روی تخت دارین سعی می کنین برین رو طبقه آخر کتابخونه که به پرده دسترسی پیدا کنین و سر می خورین و دو تا دنده تخت (چی می گن به این چوبای تخت؟) می شکنه: هه هه هه هه هه! چقد چاق!
وقتی تلفن زنگ می زنه: الو؟ الو؟
وقتی تلفن زنگ زده! رو جواب می دین: سلام؟ چه خبر؟
وقتی دکتر پرشو برای آزمایش دی ان ای کند: آیییییییی!
وقتی می گین مینا برو تو قفس: نه! نه! نه!
وقتی دنبالش می کنین بگیرینش: وااااای! واااااای!
وقتی می گین بازم نوکتو با شلوار من پاک کردی؟  :یه یه یه یه! خوب کردم! خوب کردم!
وقتی صدای تلویزیونو بلند کردین و از خواب پروندینش: کوفت!! دوف! دوف! دوف!
وقتی دارین می رسه به یه صحنه بیمزه یه فیلم :هه هه هه هه!! ها ها ها ها! هه هه هه هه! (از بستنی چکه کن بپرسین وقتی داشتیم گربه های ایرانی رو می دیدیم مینا سر صحنه های حامد بهداد چه کرد!)
وقتی از در میاین تو: جیغغغغغغغ! سلام! سلام! 
وقتی باهاش قهرین: الو، الو، لگا، لگا
وقتی میگین مینا برو بشین یه جای دیگه حالم خوب نیست: آآآآآیییییییی! وااااییییییی!
وقتی میگین باز تو خودتو لوس کردی مرغک؟  : مینا جیگر! جییییگر!
وقتی دارین یه چیزی می خورین: پس من چی؟
 
و این لیست به شدت ادامه دارد
....

No comments:

Post a Comment