داریم brain storm می
کنیم برای مقاله نوشتن. یه
ور تخته نوشتم villan و اون
ور victim می گم ایده بدین!!
سبسشن دستش رو بلند می کنه و
می کنه خانم نوشتین villian! بدون
اینکه نگاه کنم برمی گردم و یه چیزی رو
پاک می کنم و برمی گردم طرف کلاس که ایده
بدین! سبسشن دستش رو بلند
می کنه و می گه شد vilain می
گم ببین من الان انقدر خسته ام که apple
رو هم با q می
نویسم! ایده بده!! می
گن he cares for jewelry more than his daughter!! برمی
گردم طرف کلاس و خیلی معصومانه می پرسم
jewelry رو چه جوری می نویسن!
بچه ها بی درنگ به دام می افتن
و فکر می کنن واییییی! معلمون
بلد نیست بنویسه jewelry و
شروع می کنن به spell کردن!!!
برمی گردم طرف تخته و واژه های
طفلک رو به خاک و خون می کشم! introduction
میشه introducshion! می
نویسم bekause! Merci! Revenje! Cruelly! Kristian! Jou!
بچه ها اول گیج می شن! بعد
تازه می فهمن ماجرا چیه و منفجر می شن!
بعد سر هر کلمه غلط شروع می
کنن به جیغ زدن! هیجان زده
می شن! پیشنهاد می دن!
می گن این جاش رو غلط بنویس!!
و رسما یادشون می ره که داشتیم
رو مقاله نویسی کار می کردیم و من که دارم
خودمو با این روش های مشعشعم لعنت می کنم
رسما التماس می کنم که بابا! من
دارم خیر سرم مقاله نویسی یادتون می دم!
تحویل بگیرین منو!
پ. ن. ۱
اون وسط ویکتور بامزه بود که مستاصل از
من پرسید cruelly دو تا l
داره یا یکی؟ قاطی کردم الان!!
پ. ن. ۲
رفتم بیرون برا دو سه تا همکار تعریف کردم
ماجرا چی بوده. فکر کن فردا
یکی بره بگه معلم ما mercy رو
با I می نویسه!!! کمااینکه دو سه تا هپروتی اون وسط هی می گفتن وای فلان کلمه رو غلط نوشته!! بعد بچه ها سرشون جیغ می زدن که نمی بینی گذاشتتمون سر کار؟ یعنی چطور تو کلاسی که رسما رو هوا بود، اینا نفهمیده بودن که یه چیزی غیرعادیه و ربطش نداده بودن به تخته، از ادراک من خارجه!!