باخبر شدیم که تا ۴۰
سالگی صغیر محسوب می شویم و ولی مون باید
امضا کنه که بهمون پاسپورت بدن!
اگر متاهل باشیم،
بازم ضعیفه محسوب می شیم، حاج آقامون باید
امضا کنه که بهمون پاسپورت بدن!!
البته انتظارش می
رفت. مگه
تو کشور خودمون می تونیم تنهایی بریم یه
شهر دیگه و یه اتاق تو هتل بگیریم؟ می
تونیم بدون اجازه ابوی محترم، اتحاد مزدوج
ایجاد کنیم؟ می تونیم بدون اجازه آقا
داداش ده سال کوچیکتر از خودمون مانتومون
رو کوتاه کنیم؟ می تونیم بدون اجازه پسر
همسایه با پسر همسایه اون یکی کوچه حرف
بزنیم؟ یعنی من عاشق این مقام زن در اس
لام دل به خواهی مون ام که اصولا همه عمر
معلول ذهنی به حساب میاد و نیاز به یک
موجود y دار
داره که براش تصمیم بگیره!!
که چیزی فراتر یک
فر، یک ماشین لباسشویی و یک کیسه آب گرم
یا دیگه وقتی عزت تپونمون کنن، مادر توله
های یه موجود حاوی ایگرگ به شمار نمیاد!! برا رفاه حالمون، از رشته های دانشگاهی محروم می شیم! برای امنیتمون از آفتاب محروم می شیم! برا پاکدامنی مون از عشق! هیچوقت هم خودمون عقلمون نمی رسه!
آقا ما این احترام
رو نخواستیم! جان
مادرتون مثل این غربی های بی حیای آتیش
به جون گرفته ورپریده یه کم ما رو ابزاری
نگاه کنین!!
No comments:
Post a Comment