مک دسی خواب نما شده
که منو با یه پسربچه تو laitrie
دیده و بعد چه
اتفاقی می افته؟ همون که دانش آموز جماعت
ازش رسما لذت می بره!
شایعه!!!
و من امروز کلی
بازجویی شدم که بچه دارم/
ندارم، شوهر دارم/
ندارم، دوست پسر
دارم/ ندارم،
کجا به دنیا اومدم، اسم پدر بزرگ مادری
ام با اس شروع می شه؟ و … یادم باشه
دفه بعد حداقل بپرسم بچهه چه شکلی بود!!
پ. ن.
یه دوره ای من یه
برادر داشتم که پوستش و موهاش رنگ من بود،
چشماش سبز روشن تری بود (در
بعضی روایات آبی نیز نقل شده!)،
قدش صد و هشتاد بود، گاهی در کت و شلوار
و گاهی در کت چرم و شلوار جین درِِ موسسه
دیده می شد، درباره ماشینش علما و فقها
اختلاف نظر داشتن؛ جیپ، پاترول و پرادو
از گزینه های موجود بود (احتمالا
جیپ از رابطه عاشقانه من با این نوع ماشین
به ذهنشون خطور کرده بود و پرادو از کسپر!)
یه مدتی با بستنی
چکه کن دوست بود و... و
کلی سلام و احترام از دانش آموزان محترم
دریافت می کرد همیشه و به جان خودم من
بیشتر از همه دلم می خواست یه روز ببینمش!!
No comments:
Post a Comment