My education was dismal. I went to a series of schools for mentally disturbed teachers.
Woody Allen
یاد مکان زجرآوری افتادم به
اسم مدرسه! جایی که بعدا
فهمیدم می تونه چقدر دلنشین باشه و چقدر راحت می شه آدم ها رو شکست! یاد
معلم هایی که انگار تو ساواک دوره دیده
بودن! انقدر که من یه بار
سودسوزآوری که از دستم افتاده بود رو ار
ترس بدون دستکش جمع کردم! یاد
ناظمی که هفته ای یه بار موهای منو چک می
کرد که رنگش عوض شه و مچمو بگیره! یاد
معلم قرآنی که به دوست کلیمی من گفت که
نجسه و من هم متعاقبا برای دوستی با اقلیت
ها نجس قلمداد می شدم! یاد
معلم زمین شناسیِ روانی ای که سر کلاس بی
وقفه هوار می کشید و متهم می کرد! یاد
معلم ریاضی ای که من رو بیرون کرد چون
عقیده داشتم ریاضی رو باید حل کرد و جزوه
تئوری معنی نداره! یاد بچه
هایی که به خاطر ۰.۲۵ صدم
بیشتر شب امتحان دفتر هم رو می دزدیدن!
یاد بچه هایی که با تنها معلم
آدم حسابی مون درگیر شدن و براش حرف درآوردن
و دخترک اخراج شد! یاد ورزش
های بی اساس کمرشکن! یاد
از جلو نظام! یاد شعار
هفته! یاد مقنعه های اندازه
چادر! مانتوهای اندازه
گونی! سیاه! سیاه!
سیاه! روزهای
عذاب آور، دلخوشی های کم! یاد
ناامیدی! یاد غم!
پ. ن. عنوان دزدی است! می دونین از کجاست دیگه!
No comments:
Post a Comment