۱. بله بستنی
چکه کن خانم! دیگه برای
جوونی های لئوناردو باید بازیگر پیدا
کرد!!
۲. اینجانب
اعلام می دارم که تو ذهن من جی. گتسبی
هیچ شباهتی به لئوناردو نداره! جی.
گتسبی نمی تونه بلوند باشه!
این هالیوود کی می خواد بفهمه
معلوم نیست! نونصد سال پیش
هم رابرت ردفورد با اون موهای سوپر طلایی
گتسبی بود که نبود دیگه! گتسبی
این شکلی نیست! دیزی هم که
میا فارو بود که باز اونم دیزی نیست!
اصولا من هیچوقت نشده میا فارو
رو ببینم و فکر نکنم یکی باید اینو به تخت
ببنده و یک هفته به روز بهش همبرگر بخورونه!
۳. کارگردان
هم که باز لورمانه (کارگردان
رومئو ژولیت، مولن روژ و استرالیا) و
این یعنی احساسات قل قل از فیلم خواهد
ریخت بیرون! بدتر از اون
توبی مگوایر، نیک کروی هست و کری مالیگن,
دیزی! هیچ تشویق کننده
نیست! لئوناردو معمولا
گلیمش رو از آب استخراج می کنه ولی کری
مالیگن؟ توبی مگوایر؟ اینم برا من سواله
که چرا طیف سنی بانوان بین بیست و بیست و
دو هست (یعنی سن مورد علاقه
بارنی!!!)شخصیت های کتاب
آخرای سی سال اند و مهم تر از همه آقایون
بیست سال از خانم ها بزرگتر نیستن. دو
سه سال بزرگترن.
۴. الان دیدم
اسم آقای گتسبی نوجوان رو ننوشتم.
ایشون کالن مک اولیف هستن و
اونم که می بینین معجزه گریمه. خودش
هیچ شباهتی به لئوناردو نداره. برونت
هست با چشم های قهوه ای. مجبور
شدن موهاش رو رنگ کنن و لنز آبی براش بذارن.
ولی خوب شده، نه؟
۵. تازه فیلم
ها سه بعدی هست. یعنی دقیقا
حال وهوای دهه چهل و دوره جاز!!!!
۶. نچ!! فکر
نمی کنم برم ببینمش! گتسبی
رو خیلی بیشتر از این حرفا دوست دارم!