من امروز مینا رو شستم و برا
هزارمین بار و این بار واقعا تصمیم گرفتم
از این به بعد بذارم خودش خودشو بشوره.
فکر کنم یه لحظه سرش رفت زیر
آب و بعد فهمیدم آب رفته تو شش هاش (یا
هر دستگاه تنفسی دیگه ای!) و
نه تنها به شدت ترسیده بود که تا سه چهار
ساعت بعد از نوک نفس می کشید و نفس هاش
صدادار شده بود. من هم به
شدت ترسیدم. نمی فهمیدم
الان چیکار باید بکنم. فکر
کنم نیم ساعت نشستم و فاصله نفس های صدادارش
رو حساب کردم که ببینم الان به اندازه
کافی اکسیژن بهش می رسه یا نه. (چطوری
میشه به صد گرم مینا تنفس مصنوعی داد؟)
چند ساعت طول کشید تا طبیعی
شد. اما اصلا نمی ذاشت بهش
دست بزنی و اصولا تو پست تروما بود.
حرف هم نمی زد. انقدر
ساکت و مظلوم شده بود که نگو! باعث
شد فکر کنم دنیای من چقدر ساکت می شه اگه
یه مینای شیطون حرف بزن توش نباشه.
الان بهتره. هرچند
متوجه شدم وقتی حرف می زنه گاهی صداش می
شکنه، اما به نظر میاد که خطر گذشت.
از اینه بعد پریای خط خطی به
حقوق مینا ها احترام می ذاره و می ذاره
مینا خودش خودش رو بشوره!
پ. ن. ۱ مینا امروز خیلی بهتره! حرف هم می زنه! البته هنوز بعضی کلمات رو خیس می گه! فکر کنم هنوز یه کم اذیت می شه برا بعضی کلمه ها! باز هم تکرار که من دیگه مینا رو نمی شورم به هیچ وجه!
پ. ن. ۲ یاد یکی افتادم که نمی دونست اگه ناخن میناها رو از بخش زنده اش کوتاه کنی خون میاد و ناخن پرنده رو از ته کوتاه کرد و جونور طفلک خون ریزی کرد. خدایا توبه!!
No comments:
Post a Comment