کلی تا الان درباره HIMYM
غر زدم اما یه چیزاییش شدیدا
به نفع منه! کلی ایده گرفتم
برا اون بخش پایان نامه ام که درباره واکنش
خواننده/ مخاطب با نوشتن
fanfic هست! دوست
نویسنده امروز تو وبلاگش یه دفاع معرکه
نوشته بود که آه! ای تهیه
کنندگان سنگدل !! هر چه می
خواهید دل ما را بشکانید و شخصیت ها را به
خاک و خون بکشید! اما نمی
توانید تخیلم را زنجیر کنید!! سرنوشت
را دیگرگونه رقم خواهد زد! داستان
خواهم نوشت آنگونه که می خواهم و در داستان
هایم همه چیز منطق خواهد داشت و بارنی
خودش خواهد بود و happy ending خواهد
شد! من خواب یک ستاره قرمز
دیده ام! (ببخشید این مال
یه خانم نویسنده دیگه بود!!!) و
خورشید آسمان شب را روشن خواهد کرد!!
ولی جدا نثر این دختره فاخره!
اگه رمانتیک نویس نبود، من تا
حالا یکی دو تا از رمان هاش رو خونده
بودم!!! اون یکی هم که البته
من شخصا نمی شناسمش از حرصش رفته شخصیت
ها رو تو سیمز تعریف کرده که هر جوری دلش
می خواد داستان رو جلو ببره و برخلاف اون
چیزی که به ذهنتون رسیده، اینا تین ایجر
نیستن! این واکنش ناب
مخاطبه و به شدت جذابه که با تئوری من که
داغون کردن انتظارات خواننده سبب مشارکت
بیشتر می شه جور در میاد!!
من
همین جا از سازندگان سریال تشکر می کنم و خواهش می کنم هر چه بیشتر سریال
رو داغون کنین!! به جز بارنی ها!!! بقیه شونو داغون کنین، ممنون می شم!!
حالا به خاطر بارنی-رابین شیپرها که من باهاشون دوستم، به رابین رحم کنین و
بقیه دیگه جدا داغون کنین که من برا پایان نامه ام واکنش مخاطب لازم
دارم!!
No comments:
Post a Comment