یک عدد شاگرد جمعه دعوتم کرده
خونه اش که با دختراش دوست بشم. دیشب
با اهریمن سینما بودیم که اس ام اس داد.
دخترش سینما می خونه (اصولا
چرا همه بچه های شاگردای من سینما می خونن؟
پسر کریستف هم سینما می خوند!!) و
البته هفت هشت سالی از من کوچیکتره.
اما با توجه به این که اصولا
آدما من رو آدم بزرگ به حساب نمی آرند،
نباید مشکلی باشه!!!
No comments:
Post a Comment