Monday, 12 December 2011

;)


من قرار بود هفته پیش مراقب باشم. بچه های خودم (بچه های خودم یعنی از ۳۵ سال تا ۵۰ سال!!!) این هفته امتحان داشتن و می دونستن من سر امتحان نیستم. بعد یه دفه برنامه عوض شد، من شدم مراقب آخرین بخش امتحان! انقدر همه اومدن تو کلیسیونی از الطاف و مراحم (قبلا منبع دادم برا این عبارت، یادتونه؟) دریافت کردم (از kiss و hug گرفته تا handshake و cheers!!!. بعد هم وقتی می رفتن بیرون می گفتن I'll call you!) که بقیه فکر کرده بودن زنگ زدن به من بخشی از امتحانه! (یه بخشی از امتحان یه مصاحبه تلفنی یا ویدیویی رو اسکایپ هست!) هی می پرسیدن تموم شد؟ ما باید با کس دیگه ای هم حرف بزنیم؟

پ. ن. ۱ نخیر!!! I'm not a show-off! But I'm popular!!! In your face! In everybody's face!!
پ. ن. ۲ با توجه به اینکه ۸۳٪ خوانندگان اینجا بارنی دوست ان، لابد من نباید منبع بدم! اما اصولا احساس مسوولیت!!! دو جمله آخر clearly از بارنیه!!

No comments:

Post a Comment