Monday, 13 August 2012

زمستان است!!

 

از خوبی ها یا بدی های ارتباطات سریع این است که در این سوی دنیا به سرعت خبردار می شوی که آذربایجان زیر و رو شده است. کمی، یعنی فقط ۳-۴ ساعت بعد از واقعه! دیگر نمی توانی جلوی خوذت را بگیری! بزرگی زلزله را که می خوانی عزا می گیری! می دانی که با کمتر از این، تعداد زیادی انسان جان باخته اند و یادت می آید که ما هیچوقت آماده نیستیم برای این وقایع! نه سازمانی هست که به کمک زلزله زدگان بشتابد، نه سازماندهی دقیقی که جان آدم ها را در مرتبه اول اهمیت قرار دهد! فکر می کنی که انتخابات نزدیک است و برای اولین بار آرزو می کنی که متظاهر دیگری برای چند برگ رای بیشتر کاری بکند! می خوانی و می خوانی! اخبار شگفت انگیزتر می شود! ۲۴ ساعت پس از زلزله جستجو برای بازماندگان متوقف می شود و آدم های زیادی به مرگ زیر آوار محکوم می شوند! گروه های امداد اعلام می کنند که منتظر دستورند و آقایان هیچ واکنشی نشان نمی دهند. حالا اگر در سوریه یا فلسطین یا لبنان کسی در حال فرار زمین خورده بود، ماجرا را در بوق کرده بودند و کمک های بی عوض بود که می رفت برای کشور دوست و برادر. اما اکنون که هموطنان خودمان خاکسترنشین شده اند، سر به زیر برف کرده ایم. سخنگوی دورترین قبیله آفریقایی زودتر از آقایان همدردی اش را ابراز می کند. جامعه جهانی آمادگی اش را برای کمک و فرستادن تجهیزات اعلام می کند و نمی پذیرند! نمی پذیرند! به همین آسانی! می شنوی که تلویزیون همیشه عزادار ایران برنامه طنز پخش کرده است و حیرت می کنی از این همه نفرت! از این همه وقاحت! یادت به هلال احمر می افتد که همیشه از اسمش نفرت داشتی (مگر ماه سرخ چه کم دارد؟) و امکاناتی که ندارد! یاد بم می افتی و کمک های خارجی ای که سر از بازار سیاه در آورد! یاد دوست نازنینی که سر هر زلزله ای طلاهایش را می داد برای کمک و می گفت طلا برای زلزله زده هاست دیگر! و یاد روزی که پرسیدی چطور می دانی که به دستشان می رسد؟ یاد بحث های تمام نشدنی ات درباره حج! وقتی می گفتی خدایت نزدیک تر از عربستان است! خرج سفرت را به یک خانواده گرسنه بده و هفت دور دورشان بچرخ! به خدایی خدا که مستقیم به بهشت می فرستدت لبخند آن کودک گرسنه! فکر می کنی چند نفر امروز خرج حجشان را فرستاده اند آذربایجان؟ اج ل اس سران برگزار می شود و می دانی که در وضعیت فعلی چه سرمایه ای حیف و میل می شود که چند کشوری که هیچکس قبولشان ندارد ما که نادانان به ذلت انداخته اند مان را با منت بپذیرند! ماه رمضان است، کاش می گذاشتید دین حداقل آراممان کند. کاش از دین برایمان هیولا نساخته بودید. ماه رمضان است اما سر سفره شما نشانی از خدا نیست!! به خواب مرگ رفته اید. خدا بیدارتان کند!

پ. ن. تلخم! آشفتگی متن را ببخشید! عنوان از شعر اخوان ثالث!


No comments:

Post a Comment