دوستان منو broath
دادن که هیچ حرفی
درباره اینکه شرلوک چطور برمی گرده نزنم!
(یه چیزی تو مایه
های عزیزم! لطفا
به مدت یک سال و نیم خفه شو!)
گفتن اگر قسمت اول
فصل سه کوچکترین شباهتی به تئوری های من
داشته باشه که بعید نیست
(به
من چه که هیچکس توجه نکرده بود که شرلوک
وای می ایسته یکی از جلوی جان رد شه و بعد
می پره و تو اون شلوغی جان از دور جسد رو
می بینه و تازه اون صحنه با مالی مسلما
قرارهای جسدی و پس از مرگی هست (نه
واقعا وقتی مالی می گه چی می خوای؟
و شرلوک جواب می ده: you!
وارد یک نیم خطِ
عشقی شدیم! Come on!! معلومه
که از مالی طفلک که انقدر دوسش داره کمک می گیره برای باورپذیر کردن
مرگش و تازه مایکرافت رو نمی شه ندیده
گرفت!! و..
خب من قرار بود خفه
شم!) و
براشون خرابش کرده باشم، باید منتظر
بدترین مجازات ممکن باشم (که
با خلاقیتی که من از اهریمنان سراغ دارم،
زیاد دلم نمی خواد به این قسمتش فکر کنم!).
الان من دارم با
خود شرلوک و اینکه هیچکس appreciate
اش نمی کنه، همذات
پنداری می کنم! باید
بگردم یه جان برا خودم پیدا کنم!
پ. ن.
در همون راستا، من
کلی دلم می خواد جیمز (همون
موریارتی خودمون!) هم
زنده مونده باشه! محشر
بودنِ اندرو اسکات یه ور، کلی حیفه که
بدمن به این محشری حذف بشه!
مخصوصا که ۶ قسمت
پخش شده، از روی رمان هاست و هنوز تو داستان
ها رد پای موریارتی هست!
No comments:
Post a Comment