Thursday, 29 September 2011

Step one: you start running! .... There's no step two!


این اهریمنا ۱ ساله با دوستی، با زبون خوش، با الگوسازی، با تشویق غیر مستقیم (یعنی از هر راهی که بگین!!) منو ترغیب می کنن که تو ماراتن ها شرکت کنم و من نمی رم! ماراتن جمعه دیگه برای پیشگیری از سرطانه و دوباره همه موارد بالا + این بار یه روش جدید رو امتحان کردن!

اهریمن یک: ببین حتی بارنی هم تو ماراتن شرکت کرد.
من: آماده نیستم. بارنی هم بعدش پاهاش کار نمی کرد!
اهریمن دو: تو برا ۴ کیلومتر که هیچ مشکلی نداری. ا هفته هم وقت هست. می رسی به ۵ کیلومتر!
اهریمن یک: به اضافه اینکه این مسابقه برای پیشگیری از سرطانه! نمی خوای جزوش باشی؟
اهریمن دو: همه با هم به سوی یک چیز می دویم! (شعار امساله!)
بقیه اش رو به انگلیسی بخونید یا از زیرنویس استفاده کنین!

A. For all women!
B. For all the boobs!
A. Yeah, it's our moral obligation to all the boobs around the world!
B. We run for boobs?
C. Sounds like Barney!!
(من از خنده ولو شدم ولی واقعا هم هدف این مسابقه سلامت boob هاست دیگه!)
A. Speaking of Barney, we challenge you to......
C. Noooooooooo! That was mean! Now I HAVE to!
A and B. Challenge...
C. Accepted!
A and B. Yeeeeaaay! It's gonna be …. wait for... it...

پ. ن. ۱ ما امروز ۷:۳۰ تمرین بودیم. سه و نیم- چهار کیلومتر دویدیم. تمام هفته همین طور تمرین خواهیم داشت و روزای آخر دیگه احتمالا ۲ بار در روز. بامزگی اش اینجاست که این مسابقه شب و تو کوچه هاس شهر برگزار میشه.

پ. ن. ۲ من از دکتر هم وقت گرفتم (اینجا دکتر باید گواهی کنه که شما از ۵ کیلومتر دویدن نمی میرین! که تو بازی شرکتتون بدن! یعنی تعهد تا این حد! چلنج رو باید حتما complete کرد!

پ. ن. ۳ نظرتون چیه من برم اونجا مثل فیبی تو پارک بدوم، این اهریمنا دست از سر من بردارن؟ (موآ ها ها ها! داکتر هوریبل نازنین!!)

پ. ن. ۴ عنوان obviously  از بارنی! همون قسمت ماراتن!

No comments:

Post a Comment