Monday, 4 May 2015

الان همه مشکلاتم حل شد...


می گه پایان نامه؟
می گم سوال خطرناکیه از یک دانشجوی دکترا!! استادم یه جلسه اورژانس برنامه ریزی برای اتمام تشکیل داده!!
می گه مستاصلش کردی؟
می گم فهمید قاطی کردم و دارم به ترک فکر می کنم.
می گه ول کن برگرد!!

یعنی من چطور یادم رفته بود  شما رو!!! تا حالا شده بدتر از خودم، راه حل این مدلی ارائه ندی؟ ترافیکه!! ماشین رو ول کن بیا!! سرم درد می کنه!! سیانور می خوای؟ بپرم یه نه؟ فقط شونصد و هشتاد و دو طبقه با زمین فاصله داری. من می گم به جاذبه اعتماد کن و بپر!! 

دوست جان در این راستا فرمود  می خوای شما دو تا با هم در ارتباط نباشین؟ تو نبودی که پیشنهاد دادی کتاب های خطی اش جا می گرفت رو برا چهارشنبه سوری آتیش بزنیم؟


No comments:

Post a Comment