یعنی ما هرچی بیشتر با این آدم می گردیم، بیشتر عاشقش می شیم. انقدر راحت و ساده و دوست داشتنیه! ۲ بار ما رو دیده و در برابر اون، ما به شدت جوجه محسوب می شیم ولی انگار نه انگار! رفتارش جوریه که هرکس ندونه فکر می کنه ما سه تا از مهدکودک با هم بودیم!!! اطلاعات و سخنرانی ها که بماند! استاد جون به ما گفته بود اگر می چسبین!!! به میز سخنران باید سوال بپرسین ها! بعد ما مثل فضایی ها نگاش کردیم و گفتیم ما فن ایم ها!اومدیم برای بنر و موج مکزیکی!! انقدر هم قشنگ به همه ایراد ها پاسخ داد که منو و دوست بنفش جیغ رسما چشمامون قلب می ترکوند. الان باید برم و مثل دانشجوی آدم نما گزارش پیشرفت بنویسم! گزارش این سفر به سوییس بماند برای بعد!
No comments:
Post a Comment