Saturday, 28 February 2015

Mardi Gras


بچه های انگلیسی به شدت به تمام رسوم بامزه پایبندند!! امکان نداره هالوین یا مقدی گق یا هر مناسبتی برای لباس پوشیدن و شاد بودن رو فراموش کنن!! برعکس من که وقتی پرل با صورتک گربه ای 
Eyes Wide Shut
اومد تو، تازه یادم افتاد امروز مقدی گق هست!!  پرسیدم مارتین کجاست. گفت رفته به  روری کتاب فلان رو بده و داد زد مارتی!! و توضیح داد 
He is my submissive!!
و نگاهش به من که برق از سه فازم پریده بود، افتاد و غر زد که
No. No. No. How didn't just you think THAT!

I don't know! The mask! Your submissive!! Do you have  'singular (sarcastic quotation marks!') taste too?
کلاس منفجر شد و پرل جیغش رفت هوا و خداییش هرچی سعی کرد ماجرا رو جمع و جور کنه، با پس زمینه ایجاد شده. اوضاع خراب تر شد، مارتی از راه رسید و در زد و من گفتم
Come in! Ms. Grey will see you now!
مارتی پرسید ها؟ و پرل قرمز و قرمز تر شد و گفت بشین و مارتی بلافاصله اطاعت کرد و کلاس منفجر تر شد. آخرش پرل صورتکش رو برداشت وبرای پایان دادن به بحث کتابش رو باز کرد و باز جیغش رفت هوا و کتاب رو کوبوند رو میز!! کتاب به بخشی که هملت از افلیا می پرسه می شه سرم رو تو دامنت بگذارم باز شده بود و از قضا من هفته قبلش کاملللللل!!!! توضیح داده بوده بودم که این گفتگو چه معنی ای می ده!!!


Friday, 27 February 2015

Another Good Bye!



                                                            Leonard Nimoy (1966-2015)

Good bye, Mr. Spock!
R.I.P long and prosper!



Rosewater


Director 
Jon Stewart

Starring
Gael Garcia Barnal
Kim Bodnia

103 min. 2014


فکر می کردم فیلم حالم رو خواهد گرفت و فقط استادی جان استورات در آمیختن تراژدی و کمدی بهم جرات داد  که ببینمش و ....گلاب یکی از بهترین فیلم هایی (و شاید تنها فیلم درباره انت خابات) هست که درباره ایران دیدید. فیلم اقتباسی از کتاب مازیار بهاری سپس آنان به سراغ من آمدند....
(Then They Came for Me)
هست که ماجرای دستگیری اش به جرم جاسوسی هست. 

اصل قضیه این بود که دیلی شو جیسن جونز و تیم گرین برگ رو فرستاد ایران برای صحبت با مردم و شکستن کلیشه ها. کاری که هیچ خبرگذاری طنزی نمی کنه. خبرگذاری های واقعی که بماند! چیزی که جان استورات و همکارانش ازش آگاه نبودند این بود که چرا یک دفعه بعد از چند سال یهویی با درخواستشون موافقت شده و چقدر نزدیک انتخ ابات اوضاع تو ایران فرق می کنه. اگر برنامه رو دیده باشید و جیسن رو بشناسین، می دونین که چه گذشت و چه انتظاری باید داشته باشید. جیسن با مردم عادی، اب طحی، مازیار بهاری و عده ای دیگه به سبک خودش مصاحبه و البته کلیشه شکنی کرد. مثلا وقتی با مازیار بهاری حرف می زنه با عربی شروع می کنه و وقتی بهاری می گه که ما عربی صحبت نمی کنیم، جیغش هوا می ره که من ۶ ماه عربی یاد گرفتم با شماها حرف بزنم!! بامزه ترین تصویری که از جیسن دارم وسط نماز جمعه است. اسمش داره تو پس زمینه لابد چرندیات بلغور می کنه و جیسن جلوی دوربین می گه من به شدت می ترسم و انقدر تصویر جلو و پشت در تضاده که نمی تونین نخندین. هم تیم و هم جیسن بعدا با برنامه دیگه مصاحبه کردن و گفتن به شدت از سفرشون لذت بردن و خیلی خوشحالند که تونستن ایرانی ها رو کمی اهریمن زدایی کنن و وقتی بوش از حمله به ایران حرف می زنه، آمریکایی ها به جای تصویر یک سری آدم وحشتناک آماده به کشتن، تصویر جایگزین دیلی شو رو در سر داشته باشند.  هر دو شون گفتن که به شدت جا خوردند وقتی همه اونایی که باهاشون مصاحبه شد، بعد از انتخ ابات دستگیر شدند و امیدوارند که هرچه زودتر آزاد بشند.


وقتی مازیار بهاری دستگیر شد. جان استورات و همکارانش هنوز چند قسمت پخش نشده از سفر ایران داشتند. استورات با نگرانی با خانم آقای بهاری و نیوزویک تماس می گیره که چه کنیم؟ آیا برنامه رو کاملا کنار بگذاریم و هر دو طرف بهش می گن که باید ماجرا هر چه بیشتر رسانه ای بشه و گرنه هرکاری دلشون بخواد می کنند. مازیار بهاری بی دلیل  ۴ ماه در زندان بود و بعد که آزاد شد درباره ماجرا کتاب نوشت. قرار بود جان استورات کمکش کنه برای ساخت فیلم و انقدر ماجرا طولانی شد که استورات که احساس می کرد این  قضیه تاریخ مصرف داره و داره دیر می شه، برای اولین بار سه ماه از دیلی شو غایب شد و اولین فیلمش رو کارگردانی کرد. (تا حالا برا هیچ فیلمی انقدر توضیح پس زمینه ننوشته بودم!!(

گلاب قصه زندانی شدن مازیار بهاری هست. اولین چیزی که فیلم رو برای من دوست داشتنی می کنه، احساس مسوولیت جان استوارت به داستان هست. کلی تو مصاحبه ها باهاش شوخی کردند که تو برای هر کی زندان می اندازی یه فیلم می سازی؟ (مصاحبه دیلی شو جز مدارک جاسوسی مازیار بهاری بوده!) ولی حقیقتش اینه که جان استورات یا گلاب بیشتر از اینکه روی شخص مازیار بهاری متمرکز بشند مدافع آزادی بیان و حمایت از خبرنگاران هستند. هرچند جان استورات انقدر دوست داشتنی هست که این اواخر بسام یوسف رو هم پس از آزادی اش تو دیلی شو پناه داده!! اما هدف اصلی آزادی بیانه و ناگفته هایی که باید به شکلی بیان بشه (انگار نمی تونم فقط درباره فیلم حرف بزنم!!(

حضور مازیار بهاری در تمام مراحل فیلم و پس زمینه خبرنگاری اش که به استورات امکان داده ایرانی که در عمان و اردن بازسازی کرده خیلی خیلی شبیه ایران باشه، از نقاط قوت فیلمه!! شخصیت ها انقدر خوب برای بازیگران خارجی توضیح داده شدند که شما عمرا باور کنید که کیم بدنیا دانمارکیه و هیچ ارتباطی به شرق نداره!

گایل گارسیا بارنل رو اگر از قبل و با 
Bad Education, Motorcycle Diaries , Y Tu Mama Tambien
دوست داشتین، کلی بیشتر دوستش خواهید داشت. (همکاران شیطون دیلی شو تو مصاحبه های بعد از فیلم وقتی در کنار مازیار بهاری برای مصاحبه اومده بود بهش می گفتن مازیار بهاری خوشگله!) و کیم بدنیا رو اگر نمی شناسین، به خاطر خواهید سپرد. باید ایرانی باشی و با این آدم ها برخورد کرده باشی که بدونی کیم بدنیا چه شاهکاری کرده در اجرای نقش آقای جوادی!!!‌انقدر انقدر انقدر شبیه آدم هاییه که می شناسیم که من شک داشتم یک بازیگر غیرحرفه ای ایرانی پیدا کرده باشند. از اون سو، شهره
آغداشلو با اینکه از نظر قیافه کاملا به مادرِ دختر و شوهر کمونیست اعدام شده می خوره، روان نیست. گل شیفته فراهانی یه کم بهتره ولی مشکل اساسی همه بازی های خارج از ایرانش تو این فیلم هم به چشم می خوره!! جملات رو طوری می گه که انگار مال خودش نیست!!‌وقتی فارسی می گه مازی جان!! از ته دل می گه و وقتی جمله بعدی رو انگلیسی می گه یهو همه چیز مصنوعی می شه. امیدوارم که این مساله با اقامت در خارج از کشور حل بشه وگرنه در نقش های مربوط به شرق و نقش های مامان فرعونی باقی خواهد ماند!

من فیلمنامه رو دوست دارم!! از یه سو، واقعیه! از اون یکی سو، خیلی جان استوراتیه!! پر از لحظات کمدی که بعد مثل چکش می خوره تو کله ات و به فکر وادارت می کنه! البته خیلی هاش واقعا اتفاق افتاده و استورات فقط یه کم بزرگنماییی اش کرده. مثلا تو اکثر مصاحبه ها گفت که وقتی به بهاری گفتن تو چرا با اون جاسوس آمریکاییه که از دیلی شو اومده بود، حرف زدی؟ واقعا جواب داده بود آخه یه جاسوس چرا باید برنامه تلویزیونی داشته باشه؟

و دیگه اینکه فیلم رو ببینید. همه چیز رو باید گفت؟ اِ؟


پ. ن. ۱ این فیلم کم و بیش باعث شد که جان استورات بعد از هفده سال به فکر ترک دیلی شو و احتمالا کارگردانی بیفته!! خیلی حیف خواهد شد. خیلی. اما اگر حاصل چنین فیلم هایی باشه، فکر کنم می تونم با دیلی شو بدون جان استورات سر کنم!!

پ. ن. ۲ دو سه روز پیش در نطقی غرا!! داشتم می گفتم پسربچگی باید اسکار می گرفت و کلی هم از انتخابم دفاع می نمودم! شب دیدم جان استورات در جواب جمهوری خواهان که گفته بودن تک تیرانداز آمریکایی جایزه نگرفت به دلیل فلان و بهمان!!‌ (بعله!!! ابلهان پارانوید در همه جای دنیا هستند!) گفت اینا حتی به بهترین فیلم، جایزه اش رو ندادند و رو به پوستر پسربچگی قربون صدقه اش رفت که 
Boyhood was soooooo good!
و من یک عدد اس. ام. اس. دریافت نمودم که حالا دیگه با جان استورات هماهنگ می کنی؟














Thursday, 26 February 2015

Birdman


or
The Unexpected Virtue of Ignorance

Director
Alejandro Gonzalez Inarritu


Starring
Michael Keaton
Zak Galifianakis
Edward Norton
Emma Stone

119 min. 2014


یک فیلمنامه حساب شده، یک گارگردانی خوب و مجموعه ای از بازی های محشر. یک بازیگر سابق فیلم های سوپرهیرویی در یک پرش عظیم می خواد نمایشنامه ای که از داستان های کارور اقتباس کرده رو تو برادوی به صحنه ببره.  آدم هایی که همراهی اش می کنند، هراس غریبی که از شکست نمایش داره و گذشته ای که رهاش نمی کنه موضوع اصلی فیلم هستند.

از یه ور، فیلم خیلی سعی کرده سبک کارور رو به سینما بیاره! آدم های که یه دفه پیداشون می شه حرف هم رو قطع می کنند و دوربین هر دفه با آدم تازه ای که وارد شده دنبال می شه و سراغ یه ماجرای جدید می ره، همه شون خیلی شبیه سبک نوشتاری کارور هستند. از یه ور دیگه، طنز تلخ کاروری حاصل موقعیت های نامربوطیه که آدم ها توش گیر می افتن! مثلا این که برای تولد پسرت یک هفته قبل کیک سفارش داده باشی. بچههه دو روز بعدش تصادف کنه و به کما بره و یک شیرینی فروش سمج هی زنگ بزنه که بیاین کیک تون رو ببرین و هی به پدر و مادری که بچه شون رو از دست دادن یادآوری کنه که قرار بود اون روز تولدش باشه!! 

بردمن از این سو، بسیار شادتر و بامزه تر از کارهای کارور هست. حقیقتش اینه که نوشته های کارور رو نمیشه به سینما آورد. مثل نمایش ریگن که  از روی وقتی از عشق حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم هست کلیشه ای و نامربوط از آب درمیان!!  
برخورد غریب مارک که می خواد دقیقا حس لحظه ای اش رو روی صحنه اجرا کنه شاید نزدیک ترین  شیوه تاتر کاروری باشه! بگذریم! تکه های سورآلیستی فیلم و فضای گرفته و تودرتوی سالن نمایش باعث می شه فکر کنیم شاید همه این آدم ها بیرون افکنی های ذهنی این آدم باشن. همه این آدم ها که در رابطه با ریگن تعریف می شند،  شاید در کنار هم ریگن رو هم  تعریف می کنند.  از یه سوی اون ور تر، همه شخصیت ها یه جورایی تقلیدی از بازیگرشون هستن. مایکل کیتن شاید فقط به خاطر بتمن معروف نباشه، اما بتمن یکی از بهترین نقش هاش هست. ادوارد نورتن به سختگیری و عوض کردن نقش معروفه و البته یک بار هالک بوده! و اینکه وقتی رو صحنه است، همه فقط نورتون رو می بینند که خب صد در صد واقعیته! اما استون تو اسپایدرمن بوده  و همه یه جورایی  بین سینمای تجاری و روشنفکری دست و پا می زنند. 

این همه اونیه که می خواستند؟ بیشتر از همه نورتون به این مساله اشاره کرده که فیلم درباره بحران میانسالی هست و وقتی به سنی برسی که به پشت سر نگاه کنی و ببینی با اونچه از بچگی آرزو می کردی فرسنگ ها تفاوت داری، چه واکنشی نشون خواهی داد؟ فیلم زیباست. کارگردانی محشره. ادوارد نورتون در اوجه! اما استون دیدنی بازی کرده! مایکل کیتن بسیار خوبه!! اما الان می تونم با وجدانی آسوده بگم اسکار حق ادی ردمین بود و حیف که استیو کرل نبرد!! با همه این ها بهترین فیلم امسال از دید من، هنوز پسربچگی هست که بسیار بسیار متاسفم که نبرد!

چیزهایی که دوست داشتم
به پس زمینه ها دقت کنید، پر از پوستر سوپرهیرو هاست!!

هرجا ادوارد نورتون تو فیلمه!!

رابطه ریگن و زن سابقش!! مدت هاست که فکر می کنم آدم ها واقعا با طلاق چقدر از هم جدا می شن؟

مارتین اسکورسیزی رو تو تماشاچی ها دیدید؟

کارگردانی محشر، تدوینی که به چشم نمیاد و فیلم مثل یک شات دراز دراز دراز هست!

و جمله اول فیلم که همه چیز رو خلاصه می کنه و البته از کارور هم هست

And did you get what you wanted from this life, even so? I did. And what did you want? To call myself beloved, to feel myself beloved on Earth. 



Kingsman


Director
Matthew Vaughn

Starring
Colin Firth
Taron Egerton

129 min. 2015


اگر دلتون برای یه فیلم اکشن حسابی و هوشمندانه لک زده یا اگر از کشته مرده های آقای باند هستید، تردید نکنید. یک فیلم لبالب از هیجان، جدال های به دقت برنامه ریزی شده و البته کلی ارجاع به باند و سینما!! در انتظارتون هست. 
کالین فرت در احتمالا اولین نقش اکشنی که بازی کرده!! آقای دارسی و آقای باند رو مخلوط کرده!!

 قضیه از این قراره که انجمن سری ای هست که یک سری جاسوس معرکه و البته آقا (به معنای جنتلمنش نه به معنای معظمش!!) تربیت می کنه و مسلمه که آقاها باید از بین اشرافزاده ها انتخاب بشند. هری یک بار این قانون رو نقض می کنه و کینگزمنی که تربیت کرده و ریشه های اشرافی نداشته برای نجات دادن جان هری و گروهش کشته می شه. هری به سبک این نوع فیلم ها یه مدال به پسرک آقای کشته شده می ده و می گه هروقت واقعا نیاز به کمک داشت، می تونه باهاش تماس بگیره!  و البته پسرک که گیر زندگی درب و داغونش هست، بالاخره وقتی هژده ساله می شه تو هچل می افته وتصادفا همون موقع یه کینگزمن دیگه کشته شده و هری باید براش جایگزین انتخاب کنه!! و بقیه اش پروفسور هیگینز و الایزا دولیتلی هست!!  
فیلم انقدر هیجان انگیز هست که شما تا دو ساعت بعد از فیلم به فکرتون هم خطور نکنه که حالا اینا اگر طبق قراری که با دانش آموزان می گذارند، ردی ها رو نکشتند چرا از اشعه فراموشی آور روشون استفاده نکردند؟ 
Anyway
ریتم تند، بازی های جذاب، کلی ستاره، کلی کت و شلوار انگلیسی  (برای این فیلم بهترین خیاط های انگلیس جمع شدند و خط تولیدی به نام کینگزمن راه انداختن که کت و شلوارهای فیلم هم تولید اون هاست!!حالا بعدا چقدر به طرفداران کت و شلوار بفروشه رو خدا می دونه! ایننننهههه)  چندین هاپوی بامزه و کلی کلی کلی نوستالژی، باعث می شه هم از دیدن فیلم و هم به خاطر آدرنالینی که در رگ هاتون جفتک می اندازه!!! به شدت احساس خوبی داشته باشید!!! فیلم دیدنیه!! مخصوصا اگر مدتیه که فیلم روشنفکری دیدید و نیاز به سینمای خالص سرگرم کننده دارید!!

همین طوری
آهنگ آخر فیلم از آلبوم باند هست!

اسم بیشتر  آقایان از شوالیه های میزگرد هست: لنسلات، مرلین، گلهد ،...

وقتی هری اسلحه ها رو به اگزی نشون می ده، بعضی هاشون رسما از فیلم های  باند اومدن. حتی وقتی اگزی خنجر تو کف کفشش رو کشف می کنه، فرت می گه قبلا ها تو پاشنه شون، تلفن می گذاشتن! ارجاع مستقیم به از روسیه با عشق!!  حتی  بعضی از پوسترهای فیلم هم جیمز باندی اند! یه نگاه به 
For Your Eyes Only
بندازید!

با اینکه از اولش معلوم بود که گلوله ها مشقی اند، وقتی اگزی حاضر نشد سگش رو بکشه، من یه نفس راحت کشیدم. آدم نمی تونه برای یه شغل سگش رو بکشه. نمی تونه!!

کالین فرت انقدر خوبه که من از لحظه ای که کشته شد، غصه ام گرفت که در فیلم های بعدی نخواهد بود!

ترون اگرتن با عینک به شدت شبیه کالین فرت می شه و در جا به عنوان گلهد جدید قبولش می کنید!

مایکل کین در لحظه مرگش، لهجه کاکنی اش رو رو می کنه!! این همه با ورود غیراشرافی ها به انجمن مخالفت کرد و خودش اشرافزاده نبود!!

فقط یه انگلیسی می تونه اسم سگش رو بگذاره مستر پیکلز!!

بامزه ترین جمله فیلم مال هری هست وقتی می خواد از کلیسای متحجران واپسگرا بره بیرون و یک خانومه ارزشی نمی گذاره

I'm a Catholic whore, currently enjoying congress out of wedlock with my black Jewish boyfriend who works at a military abortion clinic. Hail Satan, and have a lovely afternoon, madam!



Monday, 23 February 2015

شاعران در فراق!


داشتیم شعر لارکین می خوندیم و بچه ها غر می زدند که این چرا انقدر ناامیده و اینم لابد معشوق/ نامزد /زنش ولش کرده و قبل از اینکه من جواب بدم، ارلا با بی حوصلگی گفت همه شاعر ها یه جایی معشوق / نامزد / زنشون ولشون کرده! و یه دفعه خیلی کنایه وار چند تا صدا همزمان پشت سرش گفتند
Frailty!  Thy name is woman!
و ادامه اش رو رفتند که 

It's a bit short, my Lord!
Like women's love!

Get thee to a nunnery!

Or, if thou wilt needs marry, marry a fool, for wise men know well enough what monsters you make of them!

Go thy way to a nunnery! 

God's given you one face, and you make yourself another!

To a nunnery, go, and quickly too. Farewell!




No really!


چند وقت پیش که بافی ندیدگان!! از دست ما عاجز شده بودن و تا بافی دوستان دور هم جمع می شدن، غر می زدن که باز اسپایک؟ من نتونستم جلوی خودم رو بگیرم  و خیلی بافی بات وار اعلام کردم
You should see him naked! No really!
بعد انقدر خندیدیم سر این و انقدر این جواب رایج غرغرهای دوستان شد که چند وقت پیش که ام. کنفرانس زیست داشته، بچه ها وسط کنفرانس سر به سرش می گذارند و دور از چشم معلمشون، یه کاغذ بلند می کنن که  اسپایک؟ و رفیقمون برداشته وسط کنفرانس و جلوی معلم مربوطه جواب داده که 
You should see him naked! No really!
حالا از دیشب که نیل پتریک هریس در
tighty whity
شون تشریف بردن رو صحنه اسکار، من چند تا پیغام بامزه گرفتم. از اینکه بعد از 
Gone Girl
این پسره
exhibitionist
شده و دیگه چیزی نمونده که ما ندیده باشیم تا پس اون مدل لباس زیر واقعا مال خودشه!!! این نمی خواد بزرگ بشه! تا  از توانایی های جادویی نیل پتریک هریس  اینه که می تونه لیدی گاگا رو با لباس پرنسسی بفرسته رو صحنه و خودش در 
briefs  بیاد! 
تا 
He birthday suited up! Self five!
ولی بامزه ترینش مال اوا بود که از پرتقال ای میل زده
You should see him naked! No REALLY!



Sunday, 22 February 2015

!@#$%^&*()P(*&^W#$%^&*()(*&^%$#$%^&*()(*&^%$#$%^&!!!!!!!!!


اگر ساعت ۹ شب بهتون تلفن زدن که دوست دوست دوستمون ترجمه انگلیسی چکیده اش رو برای پایان نامه اش لازم داره، نپرسید تا کی؟ اگر گفتن تا فردا صبح، نپرسین چند خطه. اگر گفتن ده خط و فایل رو باز کردین و با بیست و شش خط، فرانسه هچل هفت مواجه شدین، نشینین سه ساعت ترجمه کنین! اول که دانشجوی دکترایی که تا شب تحویل پایان نامه اش نمی دونسته یه چکیده انگلیسی لازم داره به درد لای جرز هم نمی خوره! دوم که دوستی که ساعت  ۹ به شما زنگ می زنه و می فهمه تازه دارین می رید خونه و فردا از ۸ صبح مدرسه اید و به دوستش نمی گه مرتیکه!! خب حداقل زنگ بزن از استادت وقت بگیر، به درد لای جرز نمی خوره! و  سوم ترجمه ای از از ساعت ۹ تا ۱۲ شب و با ناآگاهی کامل شما از موضوع کار آقا انجام شده، به درد لای جرز نمی خوره!!! اگر از همون اول عرضه به خرج بدید و بگین نه، دو روز زمان نمی بره که غیظ تون رو کظم کنید!!!

پ. ن. ۱ عاشق اینم که برداشته متنش رو گذاشته تو مترجم گوگل و برا من پیام داده که من سعی کردم کارت رو راحت کنم!!! 

پ. ن. ۲ تا حالا نشده یکی مثل آدم از  سه روز قبل بگه، این رو برا من ترجمه کن! حتما شب دفاعشون یادشون می افته!

پ. ن. ۳ انگار هنوز حرصی ام!!



:-I


خستگی یعنی ازت بپرسند کی ها تو
Angles in the Outfield  هستند؟
و تو بگی یه ایدرین برادی تازه کار، یه متیو مکناهی گمنام، یه جوزف گوردون لویت خردسال، تیلر نگران، و اسم اون بازیگره که تو 
Lethal Weapon
نقش دنی گلاور رو بازی می کنه، چی بود؟ و استیو نگاهت کنه و بگه اممممم. دنی گلاور؟؟




Saturday, 21 February 2015

To Die For


Director
Gus Van Sant

Starring
Nicole Kidman
Joaquin Phoenix

106 min. 1995


شاید فیلم کمی قدیمی شده و بعد از اون کلی فیلم های جدید درباره تاثیر رسانه و آدم هایی که برای چند دقیقه شهرت دست به هر کاری می زنند، ساخته شده باشه، اما هنوز نیکول کیدمن و یواکین فینیکس تماشایی اند. اولی در نقشی که براش یه گلدن گلوب برد و کلی پیشنهادهای خوب رو به سمتش سراریز کرد (آخی! دورانی بود که نیکل کیدمن جزو بازیگر قدرتمندها بود! آه نوستالژیک) و دومی در احتمالا اولین فیلم مطرحش که الان که نگاهش کنین، داد می زنه چه بازیگر خارق العاده ای قرار بوده متولد بشه!! 
فینیکس نقش یه نوجوون کمی تا قسمتی معتاد و کمی تا قسمتی خنگ و بسیار چندش ولی به شدت معصوم رو دیدنی کرده!! حالت چشم هاش و ادای جملاتش حرف ندارند و می شه حدس زد که  کمودوس گلادیاتور که می تونست احساس متناقضی رو برانگیزه، از کجا می آد. کارگردانی به شدت خوبه و فیلم رو کلی بامزه کرده. اصلا احساس نمی کنین دارین یه تراژدی نگاه می کنین و قضیه چقدر حال به هم زنه! 

پ. ن. فیلم احتمالا چند سال بعد از اینکه فینیکس و خواهرش از کالت زدن بیرون، ساخته شده و احتمالا مال دورانیه که یواکین فینیکس و کیسی افلک هنوز هم اتاقی بودند و احتمالا هنوز نسبت برادر زن- شوهر خواهر فعلی رو با هم نداشتند. خلاصه دیدن افلک و فینیکس در یک دبیرستان بامزه است. 


آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد!!



ربکای صورتی کلاهش رو سرش می کنه و وسایلش رو جمع می کنه که بره. کمی قبل از اینکه از در بره بیرون بر می گرده و می گه
Have a great vacation! and happy holidays!
بعد دو ثانیه فکر می کنه و ادامه می ده
You have ALL that!



پ. ن.  
سر سبزترین بهار تقدیم تو باد!  
  آواز خوش هزار تقدیم تو باد!
گویند که لحظه ایست، روییدن عشق!     
         آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد!



The Theory of Everything


Director
James Marsh

Starring
Eddie Redmayne
Felicity Jones

123 min. 2014

یک فیلمنامه متوسط و یک بازی عالی! اگر مثل من فکر کردین که به خاطر عنوان فیلم قراره یه چیزی درباره تئوری استیون هاوکینگ ببینین، گول نخورین! 

فیلم اقتباسی از کتاب همسر اول هاوکینگ، زندگی من با استیون، هست و بیشتر به زندگی شخصی آقای دانشمند می پردازه!  بنابراین، فیلم چیزی به اطلاعات شما درباره سیاه چاله ها یا نقش زمان نخواهد افزود!
 شاید اگر رقیب قدرتمندی مثل 
Imitation Game 
 با اون فیلمنامه به شدت حساب شده و پر از شوخی و در عین حال تراژیک، همزمان اکران نشده بود، فیلمنامه فیلم انفدر تو ذوق نمی زند. اما من کلا هم با زمانبندی روایی فیلم مساله داشتم و هم با سخنرانی های استیون هاوکینگ که انگار از این مجله موفقیت ها کپی 
شدند!!
  از اون ور، با توجه به اینکه کتاب نوشته همسر اول هاوکینگ هست که با وجود اینکه می دونست این آدم بیشتر از دو سال زنده نخواهد موند، دکترای خودش رو به تعویق انداخت، باهاش ازدواج کرد، با شدت گرفتن بیماری اش همراه شد، تر و خشکش کرد، سه تا بچه براش به دنیا آورد و  وادارش کرد از تاسف برای خودش دست برداره و دکتراش رو تموم کنه، آدم انتظار داره که فیلم بیشتر به جین بپردازه تا به استیون. اما جین (با وجود اینکه فیلم سعی کرده بی طرف باشه) بیشتر  زن خسته دلزده  تصویر شدو استیون برعکس نه ناامید می شه، نه غر می زنه و نه با وجود شورش اساسی اش وقتی فهمید که بدنش تحلیل خواهد رفت، هیچ نشانه ای از استیصال درش دیده می شه! 
یعنی ما با یک سوپرمن ناتوان طرفیم رسما!
همه اینا یه ور، ادی ردمین دیدنیه!! جاهایی از فیلم هست که از خودتون بپرسین نکنه این ها شات هایی از هاوکینگ رو به فیلم اضافه کردن!! انقدر خوب هاوکینگ رو تقلید کرده که فکر کنم اساسی ستون فقراتش رو داغون کرده!!
 من هنوز بردمن رو ندیدم. اما همچنان فکر می کنم یکشنبه موعود! ادی ردمین بیشتر از بندیکت کامبربچ شانس برد داره!


دیگه همین!!فیلم هرچقدر هم که من غر بزنم، باعث می شه جین هاوکینگ رو ببینین و فکر کنین که بدون این زن، هاوکینگ زیر دو سال فوت شده بود و از اون ور بیندیشید کدوم مردی ممکنه دکتراش رو نیمه کاره ول کنه و زندگی اش رو وقف زنی کنه که اول قرار بوده که دو سال بعد بمیره و بعد کم کم برای همه عمر فلج می شه، صرفا چون عاشق اون زن بوده و ایمان داشته که از بین رفتن استعداد اون زنی به دانش دنیا لطمه خواهد زد؟ نه واقعا؟

 فقط می خواستم بنویسم که رسما تو سینما منفجر شدم وقتی هاوکینگ صندلی و صدای جدیدش رو گرفت و تو خونه ویراژ می داد که
Exterminate! Exterminate!
یعنی فکر کنم  دل همه داکترهو دوست ها رو برد!!!





The Best Offer


Director
Guiseppe Tornatore

Starring
Geoffrey Rush
Jim Sturgess

131 min. 2013


نمی دونم چرا فیلم رو دوست ندارم. با اینکه وقتی اسم جوزپه تورتاتوره و  جفری راش رو کنار هم دیدم، ذوق مرگ شدم، با اینکه فیلم پر از صحنه های چشم نوازه و موسیقی اش، مثل همه فیلم های تورناتوره محشره،  با اینکه جفری راش مثل همیشه عالیه و دانلد ساترلند هم حرف نداره، فیلم نتونست مثل بقیه فیلم های تورناتوره من رو  آشفته کنه!! 

از یک سو، همه چیز خیلی نمادین هست. انقدر که نمی تونی آدم ها رو آدم ببینی و نمادین نبینی شون!! از اون ور، اصولا آدمی مثل من تا آخر فیلم به کلر (که بازیگرش رسما خوشگله و بازی اش از مانیکا بلوچی تو مالنا هم ضعیف تره!) یا رابرت (که انصافا بازی جیم استرجس بسیار باورپذیرش کرده!!) اعتماد نمی کنه!  این مفهوم که همه چیزهای دنیوی ات رو برای عشق  قمار کنی ( به بالاترین قیمت! ) و ببازی در تئوری خیلی خوشگله ولی تا حالا فیلمی ندیدم که تونسته باشه این قضیه رو جوری به تصویر بکشه که آدمی مثل من که عشق رو از اصل قبول نداره، یک لحظه مکث کنه و بگه  ولی شاید هم ......
anywhoooooo!!!!!!!
فیلم از لحاظ بصری بسیار زیباست. اما شخصا منتظر فیلم
بعدی تورناتوره خواهم موند.


سلام تعطیلات عزیز!!!


که همه اش در کتابخونه سپری خواهی شد!!!!! 


Monday, 16 February 2015

آقای وودلند ایرلندی!!!


مارتین یکی از بهترین شاگردهای منه!!!‌از اونایی که همه آرزوش رو دارند!! بعد اقا این هفته نمی دونم فکرش کجا بوده که تو مقاله اش درباره  شعر یک شاعر دلش را آموزش می دهدِ وردزورت، هی وردزورت رو نوشته وودلند!! تازه یه جا هم اشاره کرده که شاعرهای ایرلندی فلان!! و در برابر نظرات سازنده من که غسل تعمید دادی وردزورت رو؟ یا پسر جان!! دفعه بعد وقتی 
high 
بودی، برا من مقاله ننویس!!! جیغش رفته هوا!!! مخصوصا که ایری از راست، کامنت ها رو خوند و دلش رو گرفته بود که
Sarcasm!!! That IS original !
و ارلای ایرلندی از چپ غش کرده بود که وردزوزت ایرلندی؟ تموم انگلیس رو بگردی،  انگلیسی تر از وردزورت پیدا نمی کنی؟ خلاصه که انقدر اذیتش کردیم که آخرش برگشت گفت من می رم پیش یه معلم دیگه وای می ایستم که انقدر 
mean 
نباشه!  




Chocolat au lait ou Chocolat Chaud?


می گه خب شکلات داغ بگیر!! می گم نمی خوام! یه چیز شیردار می  خوام!! نگاه ناباورش که خب پس تو شکلات داغ  چی هست؟ منجر می شه به یک بحث ولرم درباره تفاوت های شیر شکلات و شکلات داغ!! اخرش می گم تو هیچ وقت فکر نکردی چرا دو تا اسم دارن اینا؟ پس باید دو نوع متفاوت باشند؟ می گه نه!! همه ملت مثل تو نیستند!!! بعضی ها نمی فهمند که چرا سگ پارس نکرد!!!! خدا این شرلاک رو از 
ما نگیره!!!







In hell!


Where are you?
In hell!!! Literally and metaphorically! 


وقتی هم دارین رمز های رمانتون رو کشف می کنید و هم دارید جهنم دانته رو می خونید، این اتفاق زیاد هم دور از ذهن نیست!!!

Monday, 9 February 2015

Foxcatcher

Director 
Bennette Miller

Starring
Steve Carell
Channing Tatum
Mark Ruffalo 

129 min. 2014


وای خدا!!!! امسال سال شگفت انگیزترین بازی هاست!! اگر کمی تا قسمتی استیو کرل رو بشناسین، چه در دیلی شو و چه در کمدی های متعددی که بازی کرده می دونین که با استعداده ولی عمرا حدس بزنین انقدر!! اون هم تو یه فیلم کاملا جدی!!! با وجود اینکه چنینگ تیتم و مارک رافالو هم عالی اند، نمیشه از استیو کرل چشم برداشت!! انقدر تو نقش جان دو بوآ حل شده که حتی اگر اون گریم محشر هم نبود نمی شد تشخیص داد که این بشر از دنیای کمدی های کمی تا قسمتی سطح پایین می آد. 

دوبوآ یه جور نورمن بیتس اشرافزاده است. یک رابطه عشق و نفرتی غریب با مادرش!!  مشکلات روانی و ارتباطی غریب و این قضیه کلکسیونر بودن!!! من دارم کم کم متقاعد می شم که وقتی آدم با وسواس چیزی رو جمع آوری می کنه، حتما کمی تا قسمتی مشکل داره!!! همه شیزوفرن های فیلم ها، کلکسیونرهای محشری اند! بگذریم!! بازی کرل، به شدت جان دوبوا رو واقعی کرده!! آدم هم دلش براش می سوزه، هم ازش می ترسه و هم ازش متنفر می شه!!! هنوز ادی ردمین و مایکل کیتن رو ندیدم ولی استیو کرل با اولین فیلم درامی که بازی کرده نشون داده که چقدر دستکم گرفته شده و الان به شدت دلم می خواد ببره چون ممکنه هیچوقت دوباره برای یه فیلم روانشناسانه انتخاب نشه!! حتی اگر بردش به قیمت شکست بندیکت نازنین باشه!!

مارک رافالو هم حیرت برانگیزه!! من تا اواسط فیلم اصلا نفهمیده بودم که دارم رافالو رو نگاه می کنم!!! انقدر نقش برادر بزرگتر دلسوز بهش میاد که آدم از خودش می پرسه واقعا این بشر تو کمدی رمانتیک ها چه می کنه وقتی می تونه تو فیلم های جدی انقدر عالی باشه؟ یادمه وقتی جاس ویدن برای هالک انتخابش کرد، درباره اش گفته بود هالک رافالو ویرانگر نیست. نه به خاطر اینکه در ذاتش وایرانگر نیست. بلکه چون هر لحظه با مهار خشمش، تصمیم می گیره که ویرانگر نباشه! و چقدر این جمله به اون قسمت فیلم میاد که رافالو می گه من همیشه خشمگینم و در یک چرخش به هالک تبدیل می شه! خلاصه که هم برادر بزرگتر و هم قهرمان المپیک به شدت به رافالو می خوره!!

کسی که این وسط خیلی ندیده گرفته شده! چنینگ تیتم هست! هم طفلک خودش رو واقعا به یک کشتی گیر المپیک تبدیل کرده!!  (تغییرات بدنی اش چشمگیره! بدن تیتم در این فیلم، بدن یک کشتی گیر هست، نه یک رقصنده!!) و هم مثلث رافالو - کرل رو کامل کرده!! رابطه اش با جان دوبوآ  و برادرش!!! تغییراتی که در زندگی اش ایجاد می شه و سمپاتی ای که از تماشاگر می گیره رابطه کرل - رافالو و تراژدی آخر رو معنادار می کنه!!  هرچند تیتم هم به خاطر نوع فیلم هایی که تا حالا بازی کرده، ندیده گرفته می شه، اما به زودی در دسته بازیگرانی که هم توانایی بازی تجاری و هم توانایی بازی روشنفکرانه رو دارند، قرار خواهد گرفت!

فیلم دیدنی هست!!‌غم انگیز هست! اما به دیدنش می ارزه!!


سین یا کاف؟ کدام یک؟


از دردسرهای لاتین یاد گرفتن اینه که آدم 
celebration
رو ریلکس کِلِبرسیون می خونه و تا وسط های واژه نمی فهمه که یه چیزی سر جای خودش نیست!


Thursday, 5 February 2015

هواشناسی


در زندگی بادهایی هست که ما را خواهد برد! باور ندارین یه سر بیاین اینجا!!!



پ. ن.  هم صادق! هم فروغ!



Our Mutual Friend




And O there are days in this life, worth life and worth death.

                                  Charles Dickens 


قبر خانواده! literally!!


یکی از سوال های بچه های زبان دو که تم امسالشون انتقام هست این بود که کنفسیوس گفته اگر می خوای انتقام بگیری، دو تا قبر بکن و نظرتون رو  با استفاده از متن هایی که خوندید، شرح بدید!! من تا نیم ساعت داشتم می خندیدم که طفلک هملت در آخر نمایش به دستکم هفت تا قبر نیاز پیدا کرد!!  دو تا؟ همه اش؟

Saint Barbe!!


خیابون چی؟
سن بقب!!!
:-l


پ. ن. احتمالا مترجمین مجرب ما ترجمه اش خواهند کرد شیخ پشم الدین!!!


این روزها


این هفته فاکس کچر رو می بینیم یا تئوری همه چیز؟ و حتی فکر هم نمی کنه که من بگم نمیام!!   احساس می کنم زیادی با بچه ها می چرخم این روزا!! ولی خب از گردیدن با بزرگ تر ها که بهتره!!


هفده سالگی!!


می گم تصور کنین که هفده سالتونه. فکر می کنین روز تا شب تون چه کارهایی می کنین که با الان تفاوت داره!!! ذوق و جیغ و ایده و....بعد میام سر کلاس و شما فلان کتاب رو می خونین!!! بعد بچه الان چند سالشه!!! یازده سال!!! شش سال آینده من رو برنامه ریزی نمودند عزیزان!!


وجدانی دردناک!


آخی!! این تازه وارد هی برا من فایل های به خیال خودش جذاب می فرسته، بعد منتظر واکنش من می شینه! طفلک نمی دونه من اصولا چیزهایی که باید دانلود بشه رو از تنبلی باز نمی کنم که فردا مجبور نشم هی جاشون رو عوض کنم و پاکشون کنم. بعد هم آخه کی ویدیوی فلان برنامه صدا و سیما یا دروغ های اسمش رو نگاه می کنه!!! دیگه از این ویدیو موسیقی چرند ها که جای خود داره!!‌ الان کلی وجدانم درد می کنه که هر دفه می گم می بینم. می بینم و کوچکترین خیالی ندارم که برم ببینم و وقتی مجبورم می کنه رو تلفن یا آی پدش نگاشون کنم، هی تو دلم می گم بی خیال بابا!! چرا چیز درست حسابی نگاه نمی کنی آخه؟ کلی الان احساس شارلاتانی دارم که هنوز بهش نگفتم چقدر به این ویدیوها آلرژی دارم !





Wednesday, 4 February 2015

The Blue Bird of Happiness



From: http://www.thecomicstrips.com/subject/The-Bluebird+Of+Happiness-Comic-Strips.php


Insult or complement?

شاگرد  جان اس. ام. اس دادن که ژوپیتر اومده. میای یا کتابخونه ای؟ نوشتم کتابخونه. بچه جان  می خوای به نیکلا و استف خبر بدی به جای من؟ نوشته نه. حوصله شون رو 
ندارم. آدم بزرگ شدن کلی!!


؟


جدا؟ فیلم ولنتاین امسال 
Fifty Shades of Grey
هست؟  چی شد که رسیدیم به این نقطه اونوقت؟ 


فراموش نشدنی!!!


فراموش نشدنی!!
ها؟
آقاهه گفت پسوردشون فراموش نشدنی هست!!
ا؟؟؟؟ آره!!! چطور من یادم رفته بودم!!

خدا چند گیگ حافظه به این دوستان ما بده!!



Christmas at Notre Dame






Monday, 2 February 2015

Pale Fire


Do what only a true artist can do
 pounce upon the forgotten butterfly of revelation 

                                         Vladimir Nabokov 



Into the woods


Director
Rob Marshal

Starring
Meryl Streep
Johnny Depp
Anna Kendrick
Chris Pine

125 min. USA

وقتی دخترک زرد پررنگ ای میل زد که فیلم رو دیدند و یاد من کردند و هیچی از فیلم ننوشت، باید می فهمیدم.  وقتی فهمیدم که مریل استریپ و جانی دپ قراره جادوگر و گرگ باشند و انا کندریک و کریس پاین، سیندرلا و شاهزاده هستند، کلی ذوق کرده بودم و کی بهتر از راب مارشال برای کارگردانی چنین فیلمی؟
Into the Woods 
یکی از نمایش هایی که به شدت دوستشون داشتم و همه آوازهاش رو حفظم. بارها تو کلاس های مختلف با بچه ها روشون کار کردیم و یه عده جدید، عاشق نمایش شدند. با همه این ها می دونستم که فیلم به خوبی نمایش نخواهد بود. کلی چیزها حذف خواهد شد ولی خب از گروه به این خوبی که تازه ساندایم رو هم کنارشون داشتن، انتظار بیشتری می رفت. فیلم به شدت ناامیدم کرد. یه ربع که ازش گذشت، حوصله ام سر رفت.  کلی از آوازها و داستان ها کوتاه شده . بازیگوشی و شادابی تاتر، تو فیلم نیست. همه چیز از اول به شدت جدیه!! قراره همه کلی درس های مهم بگیریم!  مریل استریپ دوست داشتنیه ولی فرصت چندانی برای کامل کردن جادوگرش نداشته. 
جانی دپ چندش هست! برای کسی که 
کارش گول زدن دخترهای شونصد سال جوون تر هست، بازی کردن گرگ وسوسه گر داستان نباید خیلی سخت بوده باشه!! اما یا دپ یا درجه بندی دیزنی کار رو خراب کردند. 
کریس پاین این اواخر تو، همه چیز عالی بوده. تو این فیلم هم خوبه و دقیقا فهمیده که قراره شخصیت آشنای ما رو دست بندازه و خودش رو جدی نگیره. اما آواز دوم شاهزاده ها حذف شده. زندگی معذب  سیندرلا و شاهزاده حذف شده. گفتگوهای بامزه شاهزاده و رعایا حذف شده و خوب پاین جای کار چندانی نداشته! 

 خلاصه که من به شدت تو ذوقم خورد و کلی ذوق بچه هایی که باهام بودند و اصل نمایش رو ندیده بودند رو هم خورد کردم!!! از اون ور، چند تایی که نمایش رو از من گرفته بودند ولی روز بعد از ما فیلم رو دیده بودن، من رو ای میل / اس. ام. اس. بارون کردند که این چی بود؟ قسمت های محشر نمایش چی شد؟ زیبای خفته و سفیدبرفی کجا رفتند؟ بگذریم. افسوس!!! خیلی افسوس!!!