or
The Unexpected Virtue of Ignorance
Director
Alejandro Gonzalez Inarritu
Starring
Michael Keaton
Zak Galifianakis
Edward Norton
Emma Stone
119 min. 2014
یک فیلمنامه حساب شده، یک گارگردانی خوب و مجموعه ای از بازی های محشر. یک بازیگر سابق فیلم های سوپرهیرویی در یک پرش عظیم می خواد نمایشنامه ای که از داستان های کارور اقتباس کرده رو تو برادوی به صحنه ببره. آدم هایی که همراهی اش می کنند، هراس غریبی که از شکست نمایش داره و گذشته ای که رهاش نمی کنه موضوع اصلی فیلم هستند.
از یه ور، فیلم خیلی سعی کرده سبک کارور رو به سینما بیاره! آدم های که یه دفه پیداشون می شه حرف هم رو قطع می کنند و دوربین هر دفه با آدم تازه ای که وارد شده دنبال می شه و سراغ یه ماجرای جدید می ره، همه شون خیلی شبیه سبک نوشتاری کارور هستند. از یه ور دیگه، طنز تلخ کاروری حاصل موقعیت های نامربوطیه که آدم ها توش گیر می افتن! مثلا این که برای تولد پسرت یک هفته قبل کیک سفارش داده باشی. بچههه دو روز بعدش تصادف کنه و به کما بره و یک شیرینی فروش سمج هی زنگ بزنه که بیاین کیک تون رو ببرین و هی به پدر و مادری که بچه شون رو از دست دادن یادآوری کنه که قرار بود اون روز تولدش باشه!!
بردمن از این سو، بسیار شادتر و بامزه تر از کارهای کارور هست. حقیقتش اینه که نوشته های کارور رو نمیشه به سینما آورد. مثل نمایش ریگن که از روی وقتی از عشق حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم هست کلیشه ای و نامربوط از آب درمیان!!
برخورد غریب مارک که می خواد دقیقا حس لحظه ای اش رو روی صحنه اجرا کنه شاید نزدیک ترین شیوه تاتر کاروری باشه! بگذریم! تکه های سورآلیستی فیلم و فضای گرفته و تودرتوی سالن نمایش باعث می شه فکر کنیم شاید همه این آدم ها بیرون افکنی های ذهنی این آدم باشن. همه این آدم ها که در رابطه با ریگن تعریف می شند، شاید در کنار هم ریگن رو هم تعریف می کنند. از یه سوی اون ور تر، همه شخصیت ها یه جورایی تقلیدی از بازیگرشون هستن. مایکل کیتن شاید فقط به خاطر بتمن معروف نباشه، اما بتمن یکی از بهترین نقش هاش هست. ادوارد نورتن به سختگیری و عوض کردن نقش معروفه و البته یک بار هالک بوده! و اینکه وقتی رو صحنه است، همه فقط نورتون رو می بینند که خب صد در صد واقعیته! اما استون تو اسپایدرمن بوده و همه یه جورایی بین سینمای تجاری و روشنفکری دست و پا می زنند.
این همه اونیه که می خواستند؟ بیشتر از همه نورتون به این مساله اشاره کرده که فیلم درباره بحران میانسالی هست و وقتی به سنی برسی که به پشت سر نگاه کنی و ببینی با اونچه از بچگی آرزو می کردی فرسنگ ها تفاوت داری، چه واکنشی نشون خواهی داد؟ فیلم زیباست. کارگردانی محشره. ادوارد نورتون در اوجه! اما استون دیدنی بازی کرده! مایکل کیتن بسیار خوبه!! اما الان می تونم با وجدانی آسوده بگم اسکار حق ادی ردمین بود و حیف که استیو کرل نبرد!! با همه این ها بهترین فیلم امسال از دید من، هنوز پسربچگی هست که بسیار بسیار متاسفم که نبرد!
چیزهایی که دوست داشتم
به پس زمینه ها دقت کنید، پر از پوستر سوپرهیرو هاست!!
رابطه ریگن و زن سابقش!! مدت هاست که فکر می کنم آدم ها واقعا با طلاق چقدر از هم جدا می شن؟
مارتین اسکورسیزی رو تو تماشاچی ها دیدید؟
کارگردانی محشر، تدوینی که به چشم نمیاد و فیلم مثل یک شات دراز دراز دراز هست!
و جمله اول فیلم که همه چیز رو خلاصه می کنه و البته از کارور هم هست
And did you get what you wanted from this life, even so? I did. And what did you want? To call myself beloved, to feel myself beloved on Earth.
No comments:
Post a Comment