Friday, 27 February 2015

Rosewater


Director 
Jon Stewart

Starring
Gael Garcia Barnal
Kim Bodnia

103 min. 2014


فکر می کردم فیلم حالم رو خواهد گرفت و فقط استادی جان استورات در آمیختن تراژدی و کمدی بهم جرات داد  که ببینمش و ....گلاب یکی از بهترین فیلم هایی (و شاید تنها فیلم درباره انت خابات) هست که درباره ایران دیدید. فیلم اقتباسی از کتاب مازیار بهاری سپس آنان به سراغ من آمدند....
(Then They Came for Me)
هست که ماجرای دستگیری اش به جرم جاسوسی هست. 

اصل قضیه این بود که دیلی شو جیسن جونز و تیم گرین برگ رو فرستاد ایران برای صحبت با مردم و شکستن کلیشه ها. کاری که هیچ خبرگذاری طنزی نمی کنه. خبرگذاری های واقعی که بماند! چیزی که جان استورات و همکارانش ازش آگاه نبودند این بود که چرا یک دفعه بعد از چند سال یهویی با درخواستشون موافقت شده و چقدر نزدیک انتخ ابات اوضاع تو ایران فرق می کنه. اگر برنامه رو دیده باشید و جیسن رو بشناسین، می دونین که چه گذشت و چه انتظاری باید داشته باشید. جیسن با مردم عادی، اب طحی، مازیار بهاری و عده ای دیگه به سبک خودش مصاحبه و البته کلیشه شکنی کرد. مثلا وقتی با مازیار بهاری حرف می زنه با عربی شروع می کنه و وقتی بهاری می گه که ما عربی صحبت نمی کنیم، جیغش هوا می ره که من ۶ ماه عربی یاد گرفتم با شماها حرف بزنم!! بامزه ترین تصویری که از جیسن دارم وسط نماز جمعه است. اسمش داره تو پس زمینه لابد چرندیات بلغور می کنه و جیسن جلوی دوربین می گه من به شدت می ترسم و انقدر تصویر جلو و پشت در تضاده که نمی تونین نخندین. هم تیم و هم جیسن بعدا با برنامه دیگه مصاحبه کردن و گفتن به شدت از سفرشون لذت بردن و خیلی خوشحالند که تونستن ایرانی ها رو کمی اهریمن زدایی کنن و وقتی بوش از حمله به ایران حرف می زنه، آمریکایی ها به جای تصویر یک سری آدم وحشتناک آماده به کشتن، تصویر جایگزین دیلی شو رو در سر داشته باشند.  هر دو شون گفتن که به شدت جا خوردند وقتی همه اونایی که باهاشون مصاحبه شد، بعد از انتخ ابات دستگیر شدند و امیدوارند که هرچه زودتر آزاد بشند.


وقتی مازیار بهاری دستگیر شد. جان استورات و همکارانش هنوز چند قسمت پخش نشده از سفر ایران داشتند. استورات با نگرانی با خانم آقای بهاری و نیوزویک تماس می گیره که چه کنیم؟ آیا برنامه رو کاملا کنار بگذاریم و هر دو طرف بهش می گن که باید ماجرا هر چه بیشتر رسانه ای بشه و گرنه هرکاری دلشون بخواد می کنند. مازیار بهاری بی دلیل  ۴ ماه در زندان بود و بعد که آزاد شد درباره ماجرا کتاب نوشت. قرار بود جان استورات کمکش کنه برای ساخت فیلم و انقدر ماجرا طولانی شد که استورات که احساس می کرد این  قضیه تاریخ مصرف داره و داره دیر می شه، برای اولین بار سه ماه از دیلی شو غایب شد و اولین فیلمش رو کارگردانی کرد. (تا حالا برا هیچ فیلمی انقدر توضیح پس زمینه ننوشته بودم!!(

گلاب قصه زندانی شدن مازیار بهاری هست. اولین چیزی که فیلم رو برای من دوست داشتنی می کنه، احساس مسوولیت جان استوارت به داستان هست. کلی تو مصاحبه ها باهاش شوخی کردند که تو برای هر کی زندان می اندازی یه فیلم می سازی؟ (مصاحبه دیلی شو جز مدارک جاسوسی مازیار بهاری بوده!) ولی حقیقتش اینه که جان استورات یا گلاب بیشتر از اینکه روی شخص مازیار بهاری متمرکز بشند مدافع آزادی بیان و حمایت از خبرنگاران هستند. هرچند جان استورات انقدر دوست داشتنی هست که این اواخر بسام یوسف رو هم پس از آزادی اش تو دیلی شو پناه داده!! اما هدف اصلی آزادی بیانه و ناگفته هایی که باید به شکلی بیان بشه (انگار نمی تونم فقط درباره فیلم حرف بزنم!!(

حضور مازیار بهاری در تمام مراحل فیلم و پس زمینه خبرنگاری اش که به استورات امکان داده ایرانی که در عمان و اردن بازسازی کرده خیلی خیلی شبیه ایران باشه، از نقاط قوت فیلمه!! شخصیت ها انقدر خوب برای بازیگران خارجی توضیح داده شدند که شما عمرا باور کنید که کیم بدنیا دانمارکیه و هیچ ارتباطی به شرق نداره!

گایل گارسیا بارنل رو اگر از قبل و با 
Bad Education, Motorcycle Diaries , Y Tu Mama Tambien
دوست داشتین، کلی بیشتر دوستش خواهید داشت. (همکاران شیطون دیلی شو تو مصاحبه های بعد از فیلم وقتی در کنار مازیار بهاری برای مصاحبه اومده بود بهش می گفتن مازیار بهاری خوشگله!) و کیم بدنیا رو اگر نمی شناسین، به خاطر خواهید سپرد. باید ایرانی باشی و با این آدم ها برخورد کرده باشی که بدونی کیم بدنیا چه شاهکاری کرده در اجرای نقش آقای جوادی!!!‌انقدر انقدر انقدر شبیه آدم هاییه که می شناسیم که من شک داشتم یک بازیگر غیرحرفه ای ایرانی پیدا کرده باشند. از اون سو، شهره
آغداشلو با اینکه از نظر قیافه کاملا به مادرِ دختر و شوهر کمونیست اعدام شده می خوره، روان نیست. گل شیفته فراهانی یه کم بهتره ولی مشکل اساسی همه بازی های خارج از ایرانش تو این فیلم هم به چشم می خوره!! جملات رو طوری می گه که انگار مال خودش نیست!!‌وقتی فارسی می گه مازی جان!! از ته دل می گه و وقتی جمله بعدی رو انگلیسی می گه یهو همه چیز مصنوعی می شه. امیدوارم که این مساله با اقامت در خارج از کشور حل بشه وگرنه در نقش های مربوط به شرق و نقش های مامان فرعونی باقی خواهد ماند!

من فیلمنامه رو دوست دارم!! از یه سو، واقعیه! از اون یکی سو، خیلی جان استوراتیه!! پر از لحظات کمدی که بعد مثل چکش می خوره تو کله ات و به فکر وادارت می کنه! البته خیلی هاش واقعا اتفاق افتاده و استورات فقط یه کم بزرگنماییی اش کرده. مثلا تو اکثر مصاحبه ها گفت که وقتی به بهاری گفتن تو چرا با اون جاسوس آمریکاییه که از دیلی شو اومده بود، حرف زدی؟ واقعا جواب داده بود آخه یه جاسوس چرا باید برنامه تلویزیونی داشته باشه؟

و دیگه اینکه فیلم رو ببینید. همه چیز رو باید گفت؟ اِ؟


پ. ن. ۱ این فیلم کم و بیش باعث شد که جان استورات بعد از هفده سال به فکر ترک دیلی شو و احتمالا کارگردانی بیفته!! خیلی حیف خواهد شد. خیلی. اما اگر حاصل چنین فیلم هایی باشه، فکر کنم می تونم با دیلی شو بدون جان استورات سر کنم!!

پ. ن. ۲ دو سه روز پیش در نطقی غرا!! داشتم می گفتم پسربچگی باید اسکار می گرفت و کلی هم از انتخابم دفاع می نمودم! شب دیدم جان استورات در جواب جمهوری خواهان که گفته بودن تک تیرانداز آمریکایی جایزه نگرفت به دلیل فلان و بهمان!!‌ (بعله!!! ابلهان پارانوید در همه جای دنیا هستند!) گفت اینا حتی به بهترین فیلم، جایزه اش رو ندادند و رو به پوستر پسربچگی قربون صدقه اش رفت که 
Boyhood was soooooo good!
و من یک عدد اس. ام. اس. دریافت نمودم که حالا دیگه با جان استورات هماهنگ می کنی؟














No comments:

Post a Comment