“For last year's words belong to last year's language
And next year's words await another voice.”
Four Quartets
T. S. Eliot
پ. ن. عنوان دزدی است از خانه سبز!!!
اگر سینماهای اینجا بدونن که من چقدر مدیون این برنامه های دوره فیلم های قدیمی شون هستم!! آواز در باران سورپریز سال نو بود!! فیلمی که من هزار بار دیدم و حاضرم باز هم هزار بار ببینم!! انقدر ذوق زده بودم که روی پرده بزرگ می بینمش که کلی زودتر رسیدم سینما!! هنوز محشره!!! هنوز تمام فیلم از شدت لبخند زدن، فک آدم درد می گیره!!! دیگر دوستان حاضر در صحنه که داشتن غش و ریسه می رفتن! باعث شدن یادم بیفته که مدت هاست
هنوز هم از رقص های محشر دانلد اوکانر و جین کلی مبهوت می شم! این همه برنامه رقص جدی تو تلویزیون هست، اما هنوز کسی نمی تونه اون رقص و ویلون زدن اول فیلم،
همه اش یه طرف! این تبلیغ محشر خود سینما برای برنامه سینما نوستالژی یه ور!! احتمالا چون پخش تکه های فیلم های معروف هزینه اش زیاد می شه، این ایده محشر رو داشتن که دو سه تا ایده از فیلم رو با چیزهای خیلی معمولی نشون می دن و بعد تیتراژ سینما نوستالژی میاد!! مثلا برا فورست گامپ یه جعبه شکلات یا برای فایت کلاب چند تا صابون!! خیلی ساده و رو یه زمینه زرد یک دست! یکی از سرگرمی های من این شده که حدس بزنم کدوم شی مربوط به کدوم فیلمه!!
Director
Director
Director
Director
هیچ کس اعتراضی نداره!! اعتراف که من حداقل سه تا بلوند این شکلی سینما رو به شدت دوست داشتم. اما احتمالا برای اولین بار تو عمرم!! وقتی رفیقمون رو با رنگ موهای اصلی اش دیدم، به دوست بنفش گفتم واییییی!!!چقدر قیافه اش با بلوند عجیب می شه!! خیلی با موهای تیره خوشگل تره!