Tuesday, 31 December 2013

سال خوشی داشته باش! با پررویی با ما باش!




“For last year's words belong to last year's language 
And next year's words await another voice.” 


                            Four Quartets
                            T. S. Eliot




پ. ن. عنوان دزدی است از خانه سبز!!! 






Monday, 30 December 2013

The Guardians of High Culture






From:http://therainydaywanderer.blogspot.fr/2010/07/beatin-heat-with-little-snow.html


رویابینان



 I like nonsense, it wakes up the brain cells. Fantasy is a necessary ingredient in living. It's a way of looking at life through the wrong end of a telescope.

                                        Dr. Seuss


آواز در باران! همیشه آواز در باران!!


اگر سینماهای اینجا بدونن که من چقدر مدیون این برنامه های دوره فیلم های قدیمی شون هستم!!  آواز در باران سورپریز سال نو بود!! فیلمی که من هزار بار دیدم و حاضرم باز هم هزار بار ببینم!!  انقدر ذوق زده بودم که روی پرده بزرگ می بینمش که  کلی زودتر رسیدم سینما!! هنوز محشره!!! هنوز تمام فیلم از شدت لبخند زدن، فک آدم درد می گیره!!! دیگر دوستان حاضر در صحنه که داشتن غش و ریسه می رفتن! باعث شدن یادم بیفته که مدت هاست 
فیلمی که تماشاگر رو با صدای بلند به خنده بندازه ندیدم!! 
هنوز هم از رقص های محشر دانلد اوکانر و جین کلی مبهوت می شم! این همه برنامه رقص جدی تو تلویزیون هست، اما هنوز کسی نمی تونه اون رقص و ویلون زدن اول فیلم، 
make them laugh
بی نظیر دانلد اوکانر که 
Glee
با بهترین رقصنده هاش از پسش برنیومد و کل سکانس 
Good mornin.
رو بازسازی کنه!!


با همه اینها گفتگوها انقدر محشره که تمرکز آدم فقط روی رقص نباشه!! فیلم مال ۶۰ سال پیشه!! و هنوز جادوییه!! خود خود سینماست و بامزه است که آدم دلش می خواد همه فیلم ها همین شکلی بشن! به شکل
غریبی برعکس گفته کتی 

If you've seen one! You've seen them all!





مینا ۱۷۹



مینا پشت تلفن با مادربزرگ صاحبش حرف می زنه!! اوشون از اون ور کلی قربون صدقه مرغک می ره و اظهار می کنه  که چقدر دلش تنگ شده بوده و ایشون مادر جون! مادر جون!‌ راه می اندازه خود شیرین!! انگار نه انگار که دلیل این که مرغک پیش منه اینه که اوشون از حرف زدن های بی وقفه ایشون عاصی بودند و فرمان فروش مرغک رو صادر کرده بودن و ایشون در هر فرصتی که پیش می اومد، حرف های اوشون رو به خودشون بر می گردوندند که کوفت! کوفت!! بله! زمان کاتالیروز غریبیه!!





The Hobbit: The Desolation of Smaug

                         
  

Director 
Peter Jackson
Starring 
Ian McKellen
Martin Freeman
161 min. USA. 2013


همین جوری اژدها ها رو کشتن که هیچی باقی نمونده دیگه!!!  فیلم های گنده در این حد مخصوصا اونایی که آدم داستانشون رو هم خونده، باید خیلی تلاش کنن که تماشاگر خسته نشه و ۳ ساعت تو سینما بشینه!! و... 
این کار فقط از جاس ویدن بر می آد! با اینکه  می دونم  فیلم بعدی هم که بیاد می رم، می بینم (حداقل به خاطر این مکلن!! و اینکه  جکسن انصافا همیشه یک بر!! تکنولوژی جدید تو فیلم هاش معرفی می کنه!) اما فیلم طولانیه! زیادی حماسه زده است! شوخی هاش کمه و اگر تصاویر محشر سه بعدی و بازیگرهایی مثل مارتین فریمن نباشن، انسان حوصله اش سر می ره!! پایان هم که کوه یخ تایتنیک  هست!! یکی نیست به آقای جکسن بگه برادر من! فیلم بعدی که هفته بعد نمیاد!! دو سال بعد می آد! می خوای رضایت بدی، پایان انقدر معلق نباشه!!

افتخار به خودم!! اسماگ واژه اول رو گفت، فکر کردم بندیکت!!! بعد وقتی  نکرومنسر اومد، شک کردم که این هم؟ و بله!!!  کامبربچ هر دو رو حرف زده! بقیه بازیگر ها هم تک و توک جای بقیه شخصیت ها حرف زدن!!

همه اش یه طرف! این تبلیغ محشر خود سینما برای برنامه سینما نوستالژی یه ور!! احتمالا چون  پخش تکه های فیلم های معروف هزینه اش زیاد می شه، این ایده محشر رو داشتن که دو سه تا ایده از فیلم رو با چیزهای خیلی معمولی نشون می دن و بعد تیتراژ سینما نوستالژی میاد!! مثلا برا فورست گامپ یه جعبه شکلات یا برای فایت کلاب چند تا صابون!! خیلی ساده و رو یه زمینه زرد یک دست! یکی از سرگرمی های من این شده که حدس بزنم  کدوم شی مربوط به کدوم فیلمه!!


Tuesday, 24 December 2013

Merry Christmas!


درخت تیم برتنی ما!





Disco glasses



با یکی از شاگردام داشتیم می زدیم تو سر و کله هم! (این داستان وسط شهر اتفاق می افته!!) از این عینک ها دیدیم که به جای شیشه خطوط موازی جلوشون داره! من هنوز نمی دونم کاربرد اینا چیه! خلاصه که بهش می کم اینا رو چیکار می کنن؟ اونم بدتر از من! می گه

Reading between the lines?

غش و ضعف و اینا!! داشتیم می خندیدیم که برا پسرا بخریم حداقل بفهمن کجاها وسط خط می شه!! می گه اگر اینان که راه راه ها روی خط ها قرار می گیره و فقط سفیدهاش رو می بینن!! یعنی جای کیو خالی به من غر بزنه پسرا رو با خاک یکسان کردم جلو دخترا!!!






بستنی چکه کن بودن!!



بنا به درخواست بستنی چکه کن،  من امروز کلی بستنی چکه کن وار عکس گرفتم!! بستنی چکه کن وار یعنی شما از قاشق رو میز همسایه تا میخ دیوار کلیسا عکس می گیرین!! خانم های عزیز، ای میل تون رو چک کنین. لینک به کل فایل براتون فرستاده شده









و استیفن هیچ نگفت!!!



ما در دانمارک یک شب فیلم داشتیم!! از اول هفته به استیفن گیر دادیم که بگو چه فیلمی، بدجنس بروز نداد. گفت سورپریزه!! دوست بنفش بهش گفت به  همه تئوری های پارکر قسم که اگه فون تریر بذاری، اون دنیا سر پل صراط هلت می دیم پایین!! استیفن بسیار خوددار!!! هیچ نگفت! اقا ما هر شب، قبل از کلاس، بعد از کلاس، سر شام، زیر دوش!  به این استادمون گفتیم فیلمه چیه؟ بارنی رو تصور کنین تو فصل دو و 

Tell people what?  Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what?Tell people what?   Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what? Tell people what?  Tell people what? Tell people what?  Tell people what?   Tell people what?  

همون!! و استیفن هیچ نگفت! بعد شب موعود فرا رسید و من و دوست بنفش در یک همفکری و دگراندیشی همزمان فکر کردیم این استیفن یه ریگی به کفشش هست! وگرنه می گفت فون تریر نیست! فلان ژانره! جدیده! قدیمیه! فضاییه!! خلاصه هر دومون فکر کردیم که بعد از یک هفته که از ۸ صبح تا ۶ عصر سر کلاس بودیم و تازه همون روز صبح پروژه داشتیم،  داگ ویل و رقصنده در تاریکی و  انتی کرایست و ملنکولیا تنها دلیل مضاعفی بر خودکشی می شه!! همون طور که توجه دارین همه فیلم هاش رو هم دیده بودیم! دستمون درد نکنه!! خلاصه پیچوندیم!! نشسته بودیم داشتیم به خرسندی غیبت می کردیم که یه دختر ایرلندیه اومد. ما هم کلی تشویق کردیم اعتراض مدنی اش رو. بعد معلوم شد که اون برعکس ما می خواسته فیلم رو ببینه و ۵ دقیقه دیر رسیده و...   و ....  و.... در از تو قفل بوده!!! آقا دیگه ما غش و ضعف که این استیفن می دونه که کسی دل اینکه تا ته فیلم بشینه رو نداره و در رو قفل کرده و حتما فون تریر هست!!‌(یعنی این ملی گرایی اش ما رو دق داد!!) خلاصه که ما کلی خوش گذروندیم و بچه ها ساعت ۱۱ شبیه زامبی ها از سالن خارج شدن و با هرکی حرف زدیم یا در حال بالا آوردن بود. یا گفت صبر کنین من برم هاراگیری کنم، برگردم!!‌ یا ببخشین شما بمب اتم ندارین، بزنین منو متلاشی کنین!! فردا صبح استاد های دیگه هم هنوز گیج بودن! به استیفن گفتیم استاد جان! نگفتیم از فون تریر بگذر! و استیفن هیچ نگفت!!

 پ. ن. ۱ از شعر سیلورستین هست
And the bagpipe didn't say no!

پ. ن. ۲ این آدم فردا شبش که بچه ها زدن تو خط پاپ و خل بازی. آی پادش رو آورد و کلی ریهانا و بیانسه داشت و تازه با رقص کامل بیانسه ، به همه مون 
put a ring on it
رو یاد داد!! یعنی چند جانبگی تا این حد!!

 پ. ن. ۳ آقا! ما همه مون فون تریر می بینیم!! بسیار هم ستایش شون می کنیم وقتی حال روشنفکربازی داشته باشیم.  ولی داره رو دست پازولینی بلند می شه از شدت سیاهی!   

پ. ن، ۴ یادم رفت اسم فیلم رو بنویسم. احمق ها رو دیده بودن!!



An American in Paris

Director                   
Vincente Minelli 
Starring
Gene Kelly
Leslie Caron
113 min. USA. 1951




عاشق این فیلم های جین کلی ام که نوشته شدن برای رقص، بعد یک عالمه گفتگوهای بامزه بهشون اضافه شده!! آدم چه در داخل سینما و چه  وقتی از سینما بیرون می آد کاملا یک جالباسی در دهانش گیر کرده!! از همه محشر تر تر اینکه آخر هفته آواز در باران می ره رو پرده!!  هورررررررا!!! یک ضرب المثل خط خطیانه می گه سالی که با موزیکال شروع شه حتما
awesome 
خواهد بود!!!
True story!

در عوض در هنگام خروج پوستر نیمفومنیک رو دیدم، چهار ستون بدنم لرزید!! آدم هر وقت فون تریر ببینه (به هر شکلی حالا! نماز وحشت لازم می شه!!)   برای تریر برید پست بعد! نمی خوام حال و هوای موزیکال ام خراب شه!!





عاشق این جمله جری ملیگن شدم
Jerry Mulligan: That's... quite a dress you almost have on.
Mili Roberts: Thanks.
Jerry: What holds it up?
Milo: Modesty.



طفلک مایلی سایرس و لیدی گاکا رو ندیده بوده!!

و البته





Jerry: I have a woman-problem!
Adam: I thought you were a man!


Adam: (to Jerry) And when you get married, will you keep your maiden name?






Monday, 23 December 2013

:I



از اتاق فرمان به من خبر رسید که مدتیه تنها پریای خط خطی نیستم و پری های خط خطی دیگری در سرورهای دیگری دارند می نویسند.  یه جستجوی سردستی نشون داد که دوستان حق دارند و حداقل ۲ تا پری دیگه شروع به نوشتن کردن!! اول که شعر شاملو که ملک مطلق من نیست! شما هم یک پری خط خطی باش! (خدا رو شکر کسی لخت و عور تنگ غروب، زار زار گریه نمی کنه که مشکل شرعی پیدا کنیم!)  من این وبلاگ رو برای ارتباط راحت تر با دوست هام  شروع کردم و انقدر بعضی پست ها مخاطب خاص داره که بدون رمز هم، رمزیه و هر چند وقت یه بار یه عده غر می زنند که ما نمی فهمیم تو چی می گی! عده ای هم که اون وسط ها سر و کله شون پیدا شد، خوش اومدن! اما این وبلاگ شخصی تر از این حرف هاست! تازه این سرور از همون ابتدا در لیست سیاه بود و دسترسی بهش آسون نبود! سوم اینکه همین جا اعلام می کنم که مگه تو دنیا فقط یه مریم، جورج، احمد یا فرانسوا هست که فقط یه پریا باشه! البته من خویشاوندی ام رو با پری های خط خطی دیگر تکذیب می کنم ولی تا وقتی کسی نوشته های پریای خط خطی رو کپی نکرده، هر کار دیگه ای دلش خواست بکنه!! ولی آخرش آخه خواهر من! برادر من! یه کم خلاقیت هم خوب چیزیه! خوب یه کم اسم رو تغییر می دادی خودت احساس کهنگی نکنی!!




Spiderclaus





From:http://cidutest.wordpress.com/category/santa-claus/


نشانه شناسی فرهنگی و گفتمان بینا تمدنی!!


اینجا وقتی می ری آرایشگاه یه کیسه سیاه گشاد آستین دار یقه میرسلیمی تنت می کنن که خدای نکرده یک تار مو رو لباست نریزه!! البته موهای مقاوم من نشون دادن که از این قرتی بازی سرشون نمی شه و وضعیتیه هر دفعه! اما خب برای انسان های عادی بسیار چیز خوبیه!! برای تصور این لباس یه چادر سیاه مشکی رو در نظر بگیرین که دو تا آستین بلند داشته باشه و یقه اش تا مرز خفگی کیپ شه!! من هر دفعه خنده ام می گیره که این چقدر شبیه مانتوهای ماست!! اما ملت که مثل ما بزرگ نشدن، سیاهی و لبادگی لباسه براشون ارجاع های دیگه ای داره!!  وقتی داشتن این لباسه رو تن پولین می کردن، یک دفه راست وایستاد، یه قدم به جلو برداشت و با صدای خش دار رو به من گفت 

You don't know the power of the dark side!


بعد در برابر  چشمان قلمبه  اهالی  در جواب من که می گم 

Impressive! Most impressive

می گه


Obi wan never told you what happened to your father? 

He told me enough! He told me you killed him!

No..... I'm your father!



الکس تشخیص می ده که چه اتفاقی روی داده و  خطاب به دو تامون می گه دارت! لوک! بشینین!!!

یه ربع بعد که پولین داره چونه می زنه که موهاش رو صاف کنن و الکس داره چونه می زنه که فر طبیعی اش قشنگه، موهاش رو کنار گوش هاش گرد می کنه و پولین با یک چشم چرخوندن حسابی. غر می زنه که
Great! Now I look like Princess Leia!

الکس اعتراض می کنه
Sans le bikini d'or? Non! Il n'est pas véritable!

من از اون ور می گم 
Je trouve votre manque de foi dérangeant!

پولین که کم و بیش داره خنده اش رو کنترل می کنه، خیلی لیا وار می گه 
I love you!        



بینگو!!! این از معدود جاهاییه که من هریسن فورد رو دوست دارم
I know!

الکس واقعا اون وسط مونده بود که الان چه عکس العملی باید نشون بده و سرانجام

Que la force soit avec vous! Maintenant asseyez-vous , S'il vous plait! 


پ. ن. افسوس ناک!






Shutting Down!



صدای من انگار در انتظار تعطیلاته که به خودش استراحت بده و دیگه در نیاد!!! 



12.23.13




Friday, 20 December 2013

The Mill on the Floss



Life seems to go on without effort when I am filled with music.

                           
                      George Elliot



:I



پولین داره با الکس بحث می کنه که چه های لایتی رو رنگ  زمینه موی من خوب می شه. (الکس آرایشگر مخصوص پولینه. اسپانیاییه و از معدود آرایشگرهاییه که با دیدن موی پرپشت شرقی دست و پاش رو گم نمی کنه!!) اینجانب هم که نامریی تشریف دارم! بعد الکس می گه چرا دوباره موهاش رو رنگ نکنه و بعد رو زمینه فلان های لایت بهمان نکنه!!! این چند رنگ بودن و اصلا خود رنگ زمینه کار رو سخت می کنه! به بنده همچنان در حد سنجاق سر شاهزاده کسالت توجه می شه!!! پولین اول گیج نگاش می کنه . بعد دو یورویی اش به حرکت در می آد و می گه این رنگ طبیعی اش هست ها!!‌این بشر رو ولش کنی،  موهاش رو خشک هم نمی کنه! چه برسه به رنگ و برای نود و هشت هزارمین بار یه نفر با شگفتی ژرف به موهای من خیره می شه و می گه این رنگ طبیعیه؟ بعد موهای منو مدل این بچه هشت ساله ها به هم می ریزه و می گه اینا چی؟ این های لایت نیست؟ کات به قیافه به شدت حوصله سر رفته من که دارم دنبال یه دیوار می گردم سرمو بهش بکوبم!!!

پ. ن.  از وقتی یادم می آد داشتم به یکی ثابت می گردم که موهام رو رنگ نمی کنم و دستکم بیست تا مثال از تو خانواده می تونم معرفی کنم که همین رنگ مو رو دارن!!!البته بلا تشبیه!!! خواهر های بسیار متعهد که تو ۴ سالگی مامانم رو دستگیر کردن که خجالت بکش که موی بچه رو رنگ کردی. حالا که کردی، روسری سرش کن و ناظم های روانی مدرسه مون کجا و آقای آرایشگر  خوب مهربون که ۳ ساعت و چهل دقیقه برای شستن، کوتاه کردن و صاف کردن موهای تا بالاتر از شونه من وقت گذاشت کجا؟



And the season of joy is upon us!!!



دوستان یکی یکی دارن رابطه هاشون رو به هم می زنن و سر از خونه من در می آن!!! تردید نکنین که کریسمس نزدیکه!!!



وقتی پارسی درس می دهیم، چی درس می دهیم؟


یک مشکل بامزه تو این کلاس من پیش اومده که شاگرد خانوم می گه ولی این که فرانسه است، پس پارسی اش چی می شه؟ یعنی این روزا همه اش می گم این معمول تره ولی پارسی اش اونه!!!  انگار دارم دو تا زبون درس می دم!

پ. ن. بی ربط وقتی به فرانسوی ها درس بدین، نمی دونین چه احساس نبوغی می کنین وقتی بالاخره می تونن درخت رو تلفظ کنن!!!


هوراااااااا!‌



و تعطیلات بالاخره!!!!!!؟







Monday, 16 December 2013

بعد از این همه سال....



بعد از این همه سال بدون هیچ توضیحی برایت می نویسم به زودی کسی نمی ماند. بعد از این همه سال بدون هیچ توضیحی جواب می دهی می دانم. خوشحالم که بعد از این همه سال هنوز رابطه بدون توضیح غریبمان را حفظ کرده ایم. 

The Immigrant

Director                       
James Gray
Starring
Marion Cotillard
Joaquin Phoenix
120 min. USA. 2013



مهاجرت در اوایل قرن بیستم. زن زیبای مظلوم، مردهای ظالم آسیب پذیر. رقابت. روسپیگری.  وحشت. بی پناهی. خیانت. این مدل فیلم ها کهنه شدن و اگر یه زاویه دید جدید یا یه بازی حسابی توشون نباشه، حوصله آدم سر می ره!! 

شخصیت یواکین فینیکس که معمولا فیلم ها رو پیش می بره، مبهمه!! جرمی رنر از اون هم بدتر و مریون کوتیه نازنین بیشتر قرار بوده نماد معصومیت باشه!! هر چند لهجه لهستانی اش نشون می ده که کم زحمت نکشیده برای فیلم!! بهترین جای فیلم وقتیه که فینیکس در جملاتی طولانی و توضیح واضحات از کوتیه معذرت می خواد و می گه بره و کوتیه از ته دل می زنتش! صحنه کاملا بداهه به نظر می اد!!

 از نظر بصری فیلم زیباست!!  در تمام فیلم داشتم فکر می کردم که این سبک آشناست و وقتی آخر فیلم دوربین دور از شخصیت ها ایستاد و فینیکس رو در چهارچوب در و کوتیه رو در بیرون پنجره و روی قایقی که قرار بوده به رویای آمریکایی برسونتش قاب گرفت، ذهنم داد زد داریوش خنجی! و بله! تیتراژ رو چک کردم، داریوش خنجی مدیر فیلمبرداری بوده!! و خب دیگه الان معلومه که این فیلم سیاه انقدر زیباست!!







Ian McKellen: Acting Shakespeare




اگر این اجرای شاهکار ایِن مکلن رو ندیدین، از دستش ندید. جواب خوبیه که چرا هر کسی نمی تونه شکسپیر بازی کنه


پ. ن. ۱ در ضمن ملت می رن کمبریج ادبیات انگلیسی می خونن که بازیگر بشن!!! و این نبوغی که می بینین تو این    ویدیو، نصفش از فهمیدن و تحلیل متن می آد تا استعداد. در نابغه بود ایِن مکلن که تردیدی نیست. 

پ. ن. ۲ همین چند وقت پیش دختر تازه وارد می گفت  یه عده از هموطنان فرهیخته دور هم جمع شدن که مثلا یه کتاب بخونن و تحلیل کنن. بعدهمه اش بحث کردن که حالا که داریم وقت می گذاریم یه چیزی بخونیم که به دردمون بخوره! ادبیات به چه درد می خوره آخه؟  به قول چارلی براون
My heart bleeds for my generation! 



همه می روند





دیشب که خبر رو خوندم اول یاد شیر در زمستان افتادم که یکی از محبوب ترین فیلم های تاریخیه که دیدم. بعد چطوری یه ملیون دلار بدزدیم؟ و بدللارنس عربستان تو لیستم نیست هر چند یکی از بهترین های کارگردانی هست. فیلم پیتر اوتول نیست به هر حال. الک گینس، انتونی کویین، عمر شریف و اصلا خود دیوید لین!!! این همه ستاره! بگذریم. جای پیتر اوتول خالی خواهد ماند برای همه نقش های غریب و جذابی که می تونست بازی کنه.  


Sunday, 15 December 2013

فندق


اگر فندق رو به یه فرانسوی یاد دادین حداقل به تلفظشون بخندین!!!‌ نه اینکه یادتون بیفته که فندق به عربی می شه هتل و خنده تون بگیره!!! یعنی حرصم گرفته که به طرف نخندیدم ولی بازم نمی تونستم جلوی خنده ام رو بگیرم!!


Friday, 13 December 2013

Holiday

Director                          
George Cuker
Starring
Catherine Hepburn
Cary Grant
95 min. USA. 1938




Oldies are still goldies!

اگر حتی مثل من کشته مرده بازی کترین هپرن نباشین، نمی تونین تو صحنه ای که به ند می گه که عاشق نامزد خواهرش شده تحسینش نکنین!!! بازی هپرن بدون هیچ جلوه ویژه ای!! هر فیلمی رو دیدنی می کنه!! کری گرنت هم جای خود داره!! اما کترین هپرن یه چیز دیگه است!!!



جمله ای که دوست دارم.
You see Case, the trouble with me is that I never could decide whether I wanted to be Joan of Arc, Florence Nightingale, or John L. Lewis.

موآ ها ها ها!


دلیا امروز به من می گه واااااییییی! از دست شما ها!! انقدر حرف بافی رو زدین که چند قسمت دیدم و مگه می تونم بگذارمش کنار؟  من و اوا با چشایری گسترده های ـ فایو می کنیم!!!!  البته من در تصمیم بچه موندم که وسط هفته امتحان ها سریال جدید شروع کرده!!




Finally!!!


هم مایکل داگلاس کاندید امی شده و هم مت دیمن!!! هر دو هم برای
Behind the Candelabra!!!!!
هوررررررراااااا!!!  حیف که با هم در رقابت اند!!! من بی تردید به مت دیمن رای می دم در چنین شرایطی!!! به هر حال هر کدوم ببره تقاص این همه سوال چرندی که این مدت جواب دادن در می آد!!! یعنی من نمی دونم اینا چی فکر می کردن که سوال هاشون در محدوده خانومت وقتی فیلم رو دید چی گفت؟ و  ماچ کردن مایکل داگلاس سخت نبود و جلو دوربین  استرس نداشتی؟ می گشت!!! مثلا با فیلم های دیگه چه فرقی می کرد این؟  تو فیلم های دیگه خانوم طرف فیلم رو نمی بینه؟ کسی می پرسه ماچ کردن آنجلینا جولی سخت نبود؟ برهنگی تو  فیلم های دیگه سخت نیست؟ تازه این تو کن بود که جماعت روشن فکر هم توش پیدا می شه! مت دیمن هم که در جواب دادن به این مدل سوال ها حرف نداره برگشت گفت  الان من با شارون استون و گلن کلوز کلی موارد مشترک دارم!!! اصلا گاهی جمع می شیم خاطراتمون دربارره داگلاس رو مرور می کنیم!!


The Women of Dan Dance with Swords in Their Hands to Mark the Time When They Were Warriors



I did not fall from the sky
nor I descend like a plague of locusts
to drink color and strength from the earth
and I do not come like rain
as a tribute or symbol for earth's becoming
I come as a woman
dark and open
some times I fall like night
softly
and terrible
only when I must die
in order to rise again.

I do not come like a secret warrior
with an unsheathed sword in my mouth
hidden behind my tongue
slicing my throat to ribbons
of service with a smile
while the blood runs
down and out
through holes in the two sacred mounds
on my chest.

I come like a woman
who I am
spreading out through nights

laughter and promise
and dark heat
warming whatever I touch
that is living
consuming
only
what is already dead.


                                 Audre Lorde



برف



امروز اولین برف امسال رو تماشا کردیم!! یکی از بامزه ترین برف هایی بود که دیده بودم. دونه های ریزی که یه کم سفت بود و حجم داشت و به سرعت رو درخت ها و پالتو ها و سر و صورتمون نشست!! یاد جارو برقی قرمز اسباب بازی ام افتادم که دونه های یونولیت مانند ریز توش بود  و می شد اتاق رو به فنا بدی و بعد جاروش کنی. بگذریم که گاهی تعدادی شون!! از پرز های فرش بیرون نمی یومد!!!


Thursday, 12 December 2013

برهان قاطع!



From: http://www.glasbergen.com/education-cartoons/?album=4&gallery=129







Solaris



We have no need of other worlds. We need mirrors. We don't know what to do with other worlds. A single world, our own, suffices us; but we can't accept it for what it is.


                               Stanislaw Lem


Junk Mail


بچه های دبستان یه برنامه صندوق پست دارن که باید برای یکی از دوستاشون تو مدرسه کارت تبریک نقاشی کنن. بچه های یه کلاس بزرگتر هم پستچی اند و باید نامه ها رو بسته بندی کنن و به دست گیرنده برسونن!!این وسط بچه های یه کم بزرگتر شیطنت کردن و از تکلیف شب تا نامه عاشقانه ریختن تو صندوق و کار بچه های بسته بندی کننده دو برابر شده!! یعنی همه چی یه طرف، قیافه شش تا بچه نخودی که خیلی جدی دور یه میز نشستن، نامه ها رو بررسی می کنن و هر از گاهی داد می زنن 
Junk Mail
و نامه طفلک می ره تو سطل اشغالی که توسط یک پستچی سیار به سرعت به داد زننده!! می رسه اون ور!!!



VIP بودن!!!



آقای معلم انگلیسی تصمیم گرفته که من با ۲ ساعت کار در هفته حق دارم که در تمام مراسم کلاس شریک باشم. دیروز پرسید که وقتی بچه ها این شعر رو نمایش کردن، بودی؟ نه!! بچه ها ۱۰ دقیقه وقت دارین تمرین کنین که خانم خط خطی ببینه کارتون رو!! (این بشر هنوز به نتیجه نرسیده منو چی صدا بزنه!! ) روزهای اول سفت و سخت می گفت خانم خط خطی!! (خانومش هم متاهل بود!!! یکی باید به این خارجیا یاد بده که یک،  همه آدم ها مثل شما صباحی نیستن، تو ۲۵ سالگی ۲ تا بچه داشته باشن! دو، ما هر حقی نداشته باشیم، حق داریم که فامیلی خودمون رو نگه داریم!! سه، شما که زبونتون برای موارد مبهم هم قانون داره، چرا این کار رو می کنی، پدر من؟) بعد ای میلش رو که به من داد، اسمش رو نوشته بود. من هم ریلکس از اسمش استفاده کردم به جای آقای انگیلیسی محترم!! اصولا تو مدرسه همه 
on first name basis  
هستند!! ایشون هم تغییر رویه داد و منو با اسم صدا کرد از اون به بعد!! نه جلوی بچه ها البته!!! انکلیسی بودن رفیقمون رو نادیده نگیرین!! بعد تازگی ها که جلوی بچه ها میگه خانوم خط خطی، خانومش مجرده!!!  بعد اینکه یه کم دقت از پرانتز طولانی کنونی جلوگیری می کرد!!) بچه ها هم جیغ و داد و ذوق و اینا!! هفته پیش هم من دیر رسیده بودم و ارائه بچه ها تموم شده بود و بنده مفتخر شدم که یه اجرای دوباره رو تماشا کنم!!! خداییش بامزه است یه بچه قد نخود، درباره وضعیت سیاسی دوران ویکتوریا برات حرف بزنه!!!    خیلی هم جدی!!! مست بودن سربازهای که مرد راهزن رو دستگیر کردن و خواب آلودگی رییس پلیس که جای خود دارد!!

Monday, 9 December 2013

:I



من اینجا هستم. برو خرید کن بیا!!

باز داری از دست ایرونی ها در می ری؟

خنده ام گرفت. نه! اما حوصله بازجویی ندارم!

 می ره و میاد و......

 از زندگینامه خودم شروع کردن تا پدر و مادر و اینا و کجا فارسی یاد گرفتی و چرا ازدواج نکردی و معدل ترم پیش ات چند شده!!!

کات به من با یه گربه چشایر فرق چندانی نمی کنم !!


Fahrenheit 451



A book is a loaded gun in the house next door...Who knows who might be the target of the well-read man?

                                 Ray Bradbury



The Legion of Broettes!!!!


الان نگام افتاد به مانیتور دختری که پشت میز رو به رویی نشسته و یک آن مکث و ..........   جیغغغغغغغغغغغغ!!!! سووووووووتتتتتت!!!!! کففففففففف! حرکات موزووووووون!!!!! حالا واژگون!!! عکس دسکتاپش بارنیه با کپشن
When I'm sad, I stop being sad and be awesome instead! 
جیغغغغغغغغغغغغ!!!! سووووووووتتتتتت!!!!! کففففففففف! حرکات موزووووووون!!!!! حالا واژگون!!!!










اشکال هم از فرستنده است، هم از گیرنده!!!

یعنی یا من ایراد دارم یا دوستام!!! تو سه شب گذشته من رو هم ۳ ساعت نخوابیدم و دارم سر پا چرت می زنم، بعد این دوست خانوم میگه چقدر امروز صورتت درخشانه!!! فرایبورگ باهات چه کرده؟

پ. ن. خدا رو شکر فکرش به مدل های دیگه درخشش نرفته حالا!!!؟




تقسیم میتوز؟


به نظر میاد آقایان موفق شدن به تکنولوژی همانندسازی دست پیدا کنند (لابد خونه یکی حوض داشته!!) و همون طور که در عکس معلومه، برای داشتن یه خانواده کلی نفره!!! نیازی به مادر احساس نشده!!! همون پدر خانواده کافی بوده احتمالا!!!حالا اون بچه آخری چطور دختر شده معلوم نیست!!! ؟


Saturday, 7 December 2013

The Fifth Estate

Director   
Bill Condon
Starring
Benedict Cumberbatch
Daniel Bruhl
128min. USA. 2013




 فیلم درباره جولین آسانژ، دنیل برگ و پیدایش ویکی لیکس هست. به جز اینکه یک عالمه اطلاعات درباره ویکی لیکس دستتون میاد، فیلم یه نقد محشر (به معنی خوبش!! ) رو کمال گرایی و آرمان خواهی هست. اینکه راستی واقعی دست نیافتنی هست و آدم ها هرچی آرمان گرا تر باشن، بیشتر امکان داره برای رسیدن به اهدافشون اخلاق رو زیر پا بگذارن. 
 اینکه هر داستانی رو دو طرف می تونن تعریف کنن و چقدر این تعریف کردن،داستان رو عوض می کنه. اینکه گاهی کمک به آدم ها و دانستن زیاد به قیمت جون آدم های بیگناه تموم می شه. اینکه نبوغ با جنون فاصله بسیار کمی داره و خیلی چیزهای دیگه. 


جلوه های ویژه به شدت در خدمت مفهوم فیلمه. مدت  ها بود جلوه های ویژه ای که انقدر درون آدم ها رو از لحاظ بصری  نمایش بده، ندیده بودم. 


لورا لینی تو مدت کوتاهی که رو پرده است، عالیه و استنلی توشی مثل همیشه یه نقش حاشیه ای رو دیدنی کرده و البته بندیکت، بندیکت عزیز که این روز ها به شدت داره از زیر سایه سنگین کارآگاه دوست داشتنی آقای دویل خارج می شه. 
اولین واکنش من به جولین آسانژ شدن کامبربچ  این بود که نههههههههه!! باز یه نابغه عجیب غریب دیگه! این آمریکایی ها می خوان کلیشه اش کنن!! فیلم رو که ببینین می فهمین که کامبربچ چقدر از شباهت ها برای متفاوت کردن شرلاک و جولین استفاده کرده. به ریتم متفاوت گفتاری. خودشیفتگی گاه و بیگاه زبان بدنش، حالت تهاجمی صورتش، باید ببینین که بفهمین. 
سعی نکرده آسانژ رو مبرا کنه ولی به شدت انسانی اش کرده. آشفتگی از ترورهایی که به خاطر اطلاعات لیکس اتفاق می افته همونقدر قابل باوره که خودخواهی جاه طلبانه اش که اهمیتی نمی ده که با درز اطلاعات سی. آی. ای. جون هزاران نفر به خطر بیفته!!  کاملا حق دارم کوچکترین فیلمی از کامبربچ رو از دست ندم!!
حاشیه بامزه. کامبربچ تو یه مصاحبه لو داد که آسانژ شخصا ازش خواسته که این نقش رو نپذیره. خوشحالم که قبول نکرد. این فیلم به اندازه جنگ ستارگان و هابیت در جایزه بافای امسال اقای کامبربچ موثر بوده!!


پ.  ن. از اتاق فرمان به من خبر دادن که  اصلا
You have a thing for peroxide blonde!
بعد وقتی
Gentlemen prefer blondes!
هیچ کس اعتراضی نداره!!  اعتراف که من حداقل سه تا بلوند این شکلی سینما رو به شدت دوست داشتم. اما احتمالا برای اولین بار تو عمرم!! وقتی رفیقمون رو با رنگ موهای اصلی اش دیدم، به دوست بنفش گفتم واییییی!!!‌چقدر قیافه اش با بلوند عجیب می شه!! خیلی با موهای تیره خوشگل تره!


 همچنان هم عقیده دارم کامبربچ باید موهاش رو شرلاکی حفظ کنه!! اما موهای سفید مرموز ترش کرده و اونم کلی جذابه خب!!  و البته که 
I have a thing for blondes!
اینکه دیگه احتیاج به مچ گیری نداره!!‌من معترفم خودم!!




Behind the Candelabra


Director                                          

Steven Soderbergh
Starring
Matt Damon
Michael Douglas
118 min. USA, 2013



یک فیلم محشر که به خاطر محتوای همجنسگرانانه اش تو آمریکا رو پرده نرفت و آخرش سر از ایچ. بی. او درآورد (و بله البته که من رو پرده دیدمش!! اینجا که آمریکا نیست! ما اینجا با برهنگی هیچچچچچ مشکلی نداریم!!) فیلم بر اساس زندگی لیبراچی هست که کلی ازش ویدیو و اینا هست!! حتی تو فصل اول اپرا هم بوده.


 من بعد از دیدن فیلم رفتم فیلم هایی که ازش مونده رو پیدا کردم و مایکل داگلاس شاهکار کرده ولی فیلم مال مت دیمن هست که نقش پسرک گول خورده، همسر خیانت دیده، معتاد به کوکایین و البته گی بودن تو یه جامعه هموفوبیک با هم گیرش اومده و کدوم بازیگری عاقلی چنین شانسی رو از دست می ده؟ 






زیبایی فیلم به اینه که از لیبراچی غول نمی سازه. همونقدر که عوضی و هوسبازه، هنرمند و آسیب پذیر هم هست!! ما هم مثل مت دیمن نمی دونیم باید دوستش داشته باشیم یا ازش متنفر باشیم. از اون ور اسکات حرف نداره!! 
(راستی از اسکات هم ویدیو هست و می شه دیدش!! ) مت دیمن ازش یه پسر جوون ساده ساخته که جذب یه مرد بزرگتر از خودش می شه، بهش ترحم می کنه، عاشقش می شه، به خاطرش خودش، زندگیش، صورتش رو تغییر می بینه، خیانت می بینه، خودش رو گول می زنه، شکست می خوره، با لیبراچی می جنگه که حقوقی که نداره رو از جامعه ای که ضد گی ها هست بگیره و خودش رو تعریف کنه و بالاخره لیبراچی رو می بخشه!!!
 مت دیمن انقدر رابطه اسکات و لیبراچی رو به یه زندگی زناشویی نزدیک کرده که وقتی آخر ماجرا با بغض می گه هرچی می خواین بگین، بگین. ما ازدواج کرده بودیم، آدم فکر می کنه جمله بی موردیه!!‌ما اینا رو دیدیم!! خلاصه که بازی مت دیمن بدجوری اسکاریه و احتمالا هم ندیده گرفته می شه!!
و.... فیلم یه راب لو محشر داره در نقش جراح پلاستیکی که انقدر خودش پوستش رو کشیده، چشماش بازه نمی شه. یعنی هروقت راب لو میاد، آدم از خنده غش می کنه


فیلم دیدنیه!! البته فیلم صحنه های عاشقانه فیلم گرافیکیه! اصولا همه چی رو می بینین!! واضح!! من یه جاهایی کاملا 
my eyes! my eyes!
می شدم!! اونم رو پرده بزرگ!! مت دیمن رو که بارها در 
birthday suit
 اش می بینین در تمام جهات!حواستون باشه کودک اطرافتون نباشه!! اما ببینینش!! سودربرگ، داگلاس و دیمن ریسک بزرگی کردن و نتیجه  بسیار جذاب از آب در اومده!