فکر نمی کردم انقدر گرفتارم کنه!! یعنی مثل یک بازی ویدیویی که می خوای تا ته ته اش بری و شبانه روز بهش فکر می کنی!! این همکار نابغه جان هی به من گفت تو جون می دی برا لاتین یاد گرفتن ها!! یعنی الان به شدت منتظرم مدرسه باز شه، مطمئن شم که تلفظ ها درسته و ازش بخوام که متن های جدید بهم بده!! هر زبون تازه ای کلی هیجان برانگیزه!! ولی اینکه آدم یه زبون کهنه کهنه یاد بگیره و تو هر قدم بگه وایییییییییی! پس ریشه فلان واژه از اینجا میاد!!! خیلی هیجان انگیزناک تره!! بعد من عاشق انعطاف این زبون شدم و اینکه جای فعل و فاعل و مفعول هی تو جمله می چرخه!! به شدت دلم می خواد یک کم پیشرفت کنم و برسم به شعر خوندن!! می دونم همه داستان هایی که ترجمه شون رو خوندم، بسیار بسیار زیباترند به زبان اصلی! همه اش تقصیر این همکار نابغه جان هست که هر دفه یه شعر برا من خوند به ساختارش و زایندگی زبان هم اشاره کرد!!! هنوز هیچی نشده به شدت عاشق لاتین شدم!!!
پ. ن. قدم بعدی سنسکریت!! پ
No comments:
Post a Comment