Director
Starring
Zac Braff
Kate Hudson
120 min. USA. 2014
می تونین زک برف بازیگر رو دوست داشته باشین یا فکر کنین که سطحیه ولی زک برف فیلمنامه نویس/ کارگردان رو نمیشه دوست نداشت. اصلا نمیشه بعد از دیدن فیلم هاش آرزو نکرد که کاش همه فیلم هاش رو خودش می نوشت. توانایی برف در آمیختن کمدی و تراژدی شگفت آوره و فقط شاید جاس ویدن رو می شناسم که می تونه چنین ترکیبی رو البته در دنیاهای فانتزی تر پیاده کنه.
داستان فیلم خیلی سرراسته. یه بازیگر هنوز حرفه ای نشده که دو تا بچه داره و هنوز برای تامین مخارج بچه ها به کمک همسر و پدرش نیاز داره، با فعال شدن سرطان پدر که باعث می شه کمک مالی اش رو قطع کنه، مجبور میشه کمی واقعی تر با واقعیت های زندگی رو به رو بشه. بیشتر از موضوع فیلم، پرداخت موضوع هست که جذابش می کنه.
فیلم با وجود کمدی بودنش بسیار بسیار واقعیه است، بچه ها که از همکارهای قدیمی برف تو فیلم های انیمیشن هستن و مدت هاست می شناسنش به شدت این رابطه پدر/فرزندی بامزه رو جذاب تر می کنن ، در عین حال کودکی شخصیت برف و اینکه خودش هنوز خیلی سوال های بی جواب داره و الان باید به عنوان یک پدر به سوال های بچه ها پاسخ بده خیلی به این رابطهه مدیونه!! جالب اینه که بیشتر اوقات جاهاشون هم عوض می شه و ایدن/ برف جواب سوال هاش رو از بچه ها می گیره.اوجش اون صحنه ای هست که ایدن می خواد به بچه ها درس بده ولی در نهایت گریسه که معلم از آب در میاد و برای باباش فرق زوایای متتم و مکمل رو توضیح می ده. این قضیه بارها و بارها به شکل غیر مستقیم تر!! تو صحنه های دیگه اتفاق می افته. مثلا وقتی ایدن نمی تونه نوآ رو قانع کنه که برای دیدن پدرشون قبل از مرگش بیاد بیمارستان، گریس گوشی رو می گیره و سعی می کنه عقاید سوپر مذهبی اش رو جوری بر شخصیت عموش منعطف کنه که نوآه قانع بشه.
رابطه سارا و ایدن هم یکی از بهترین رابطه های این اواخر
هست. سارا نه از حقش به عنوان یک زن می گذره و نه از مسوولیت هایی که داره شونه خالی می کنه. این مرد رو با همه رویاها و خل بازی هاش انتخاب کرده و حتی اگر صد در صد از زندگی اش، کارش و مسوولیتی که داره لهش می کنه راضی نیست اما پاش وای میسته. این دیدنیه. مخصوصا که زن هایی در این موقعیت در فیلم های کنونی هالیوود بی برو برگرد یا می گذارن می رن و یا می رن سراغ یک نفر سوم. کیت هادسن که پس از هزاران کمدی رمانتیک معمولی در این نقش زیر نیم ساعت درخشانه، زن معرکه ای رو به تصویر کشیده که نه قدرت خارق العاده داره و نه قدیسه. فقط زنه و مثل همه زن ها با وجود اینکه گاهی وجودش در خانواده نادیده گرفته می شه. جاهایی که همه کم میارن با قدرت حضور پیدا می کنه و همه اعضای خانواده رو کنار هم نگه می داره!
ایدن این فیلم خیلی دوست داشتنیه. شخصیت به شدت آشناست. یعنی من اطرافم زیاد دیدمش. البته اونایی که من دیدم هیچوقت بچه نداشتن. اونم دو تا، اونم تو بیست و خرده ای سالگی ولی اگر داشتن احتمالا این شکلی بودن. ایدن از یک طرف به شدت به رویاهاش پابنده و از یه طرف نمی تونه بچه ها یا خانواده رو ندیده بگیره، از یه ور هنوز تو رویاهاش سوپرهیرو هست و از یه طرف باید با اینکه اقای خاخام محترم راضی نمیشه که بچه ها برای یه مدت کم بدون شهریه تو مدرسه بمونن، کنار بیاد.
اونجایی که آقای خاخام محترم سگ وگ سوار رفت تو دیوار، شخصا دلم خنک شد!!
ایمان توی فیلم های همه یهودی ها بسیار مهمه. با اینکه معمولا همه شون تو فیلم هاشون مذهب رو زیر سوال می برن، هیچکدومشون نمی تونن ایمان رو کاملا کنار بگذارن، مذهب رو خیلی شخصی می کنن و بیشتر از روش اجراش، مثلا اینکه دخترها سرشون رو بتراشن و کلاه گیس سرشون بگذارن ایراد می گیرن تا خود رابطه به خدا. کما اینکه گریس آخرش هم سرش رو می تراشه و یه کلاه گیس بنفش سرش می گذاره و خاخام جوون کنیسا به ایدن می گه کی گفته خدا رو باید همین اینجا و تو این چهارچوب ها پیدا کرد، خدا همون بی نهایتیه که انقدر تو رو به هیجان میاره یا ایدن وقتی می بینه پسرش داره تو بازی ویدیویی عرب ها رو می کشه کله اش سوت می کشه و جیغش درمیاد که تو آموزه های مذهبی مدرسه به بچه ها کم و بیش نفرت از اعراب رو قالب کردن.
در طول فیلم داشتم فکر می کردم که چقدر این برداشت کمدین های معمولا یهودی!! از خدا رو دوست دارم. کی خواد وودی الن باشه یا رابین ویلیامز یا زک برف. این که رابطه تو با چیزهایی که بهشون معتقدی یه مساله شخصیه اما با همه این ها باید بتونی با عقایدت زندگی کنی.
تو مصاحبه های فیلم هر جایی که غلط گرامری عنوان فیلم رو درست کردن، برف گفت که اسم فیلمشه همینه که هست با همون غلط عمدی گرامری و راستش اسم فیلم خیلی قشنگه. اینکه به جای
were
از
was
استفاده کرده جمله رو از شرطیه غیر واقعی خارج می کنه. یه اشاره ظریف که آرزو نکن اینجا بودی چون هستی! حالا چیکار می خوای بکنی؟
Any way
فیلم پر از خنده است و در عین حال گاهی اشک تون رو هم در میاره و در هر دو صورت دیدنیه. حیف که جیم پارسنزش خیلی کمه!!
جمله های محشر
وقتی ایدن داره درباره اینکه همیشه با برادرش سوپرهیرو بازی می کرده حرف می زنه: شاید اشتباه می کردیم. ما آدم های معمولی هستیم. اون هایی که نجات داده می شن!
پ. ن. زک برف برای ساختن این فیلم، سرمایه گذار پیدا نکرد و در نهایت روی سایتش از طرفدارانش خواهش کرد که کمک کنند و در ۲ روز، ۱۷ ملیون پول جمع شد پولی که در برابر هزینه فیلم هایی که این روزها ساخته می شه اصلا پول خرد هم به حساب نمیاد ولی این فیلم ساده کامل رو ممکن کرد. انگار همه دلیلی داشتن که آرزو کنن کاش اینجا باشم!!