قبل از شورای کلاس نشستیم تو دفتر و داریم چرند می گیم!! انقدر طیف حرفها متفاوته که گاهی مجبور می شیم به عقب برگردیم و ببینیم چی شد که اینجوری شد. من و همکار آمریکایی درباره شرلاک حرف می زنیم و اینکه گوشه اینجای سریال با کلمه اونجای داستان فرق می کنه. بقیه حرف مرتیکه رو می زنن و چرندیاتی که تو این چند روز گفته!!همکار کانادایی و همکار مکزیکی کمی تا قسمتی همکار آمریکایی رو دلداری می دن که باید این چهار سال رو تحمل کرد و دید چی پیش میاد. شاید تا قبل از اینکه بمب اتمی رو دنیا منفجر کنه، استیضاحش کردن. و اصلا پاشیم بریم کار کنیم تا جلسه شروع شه. کلی برگه داریم. ولی خسته ایم. اصلا پاشین بریم کافی شاپ. چه می شه کرد تو یک ساعت؟ من در کمال گوگولیت، جواب می دم میشه لاتین خوند. همکار آمریکایی گل از گلش می شکفه که آره. اصلا من کلاس تو رو کنسل کردم امروز!! پاشو بریم!! همکار مکزیکی جیغش درمیاد که شما دو تا هم!! پاشین بریم کافه! من خنده ام می گیره که آیا ندیدی ما همین دو دقیقه پیش داشتیم می گفتیم کلمه پنجم از سطر سوم مشکل نهایی تو سریال حذف شده؟ و همکار آمریکایی می گه شما ما رو می شناسین!!
We are nerds! Out and proud!
جمله بامزه ایه! فکر می کنم که نرد بودن هم کمی مثل همجنس گرا بودنه!! تفاوتت با دیگران رو برجسته می کنه. باعث می شه مجبور شی، همراهانت رو با دقت انتخاب کنی و دیگران، هر چقدر هم تحسینت کنن، معمولا با نرد بودن تعریفت می کنن!! ابیگیل حق داره!! ما با کمال افتخار اعلام می کنیم که نرد هستیم!!
No comments:
Post a Comment