Director
Gillian Robespierre
Starring
Jenny Slate
Jake Lacy
84 min. 2014
می گن کمدی رمانتیک یک ژانر مرده است و با این حال این فیلم خیلی خیلی واقعی و در عین حال سرحال و بامزه درباره سقط جنین تو زیرشاخه کمدی رمانتیک طبقه بندی شده! و کارگردان با تاکید اعلام کرده که یک رام کام هست ولی اگر هم کمدی رمانتیک باشه، یک نمونه خیلی خاصه!
anyway
به شدت تاثیر بانوان کارگردان وبازیگر و فیلمنامه نویس در فیلم مشهوده و از اون فیلم هاییه که فوری می فهمین دیدگاه کارگردانی مونث بوده! فیلم داستان دانا استرن یه هنرمند خیلی رک (یعنی خیلی رک ها!) استندآپ هست که یه شب دوستش یهو!!!بهش خبر می ده که با دوست صمیمی اش روابط صمیمانه تری برقرار کرده و باهاش بهم می زنه!! دانا به هم می ریزه و درحالیکه داره سعی می کنه با ماجرا کنار بیاد و البته چندان هم موفق نیست به یه سوپر بچه مثبت جذاب برمی خوره (خودتون شدت برخورد رو تصور کنین با در نظر گرفتن اینکه فیلم درباره سقط جنین هست!!)، بقیه ماجرا ، داستان کنار اومدن دانا با جدایی اش، بارداری اش، تصمیم هایی که باید در رابطه با این بارداری بگیره و البته مکس هست که همه یهو و در کمتر از یک ماه زندگی اش رو عوض کردند!
یکی از بهترین بخش های فیلم به تصویر کشیدن واقعی یک جدایی از دیدگاه یک زن هست!! همه کارهایی که می دونین چقدر احمقانه است و می دونین که طرف ارزشش رو نداره و می دونین که چقدر این کارها با شخصیت شما فاصله داره ولی تو اون موقعیت و در اون زمان همه اون کارهای احمقانه رو انجام می دید. نقش دوست های دانا هم تو این مرحله بسیار پررنگه و دقیقا همونه که باید باشه! و در عین حال مدتی طول می کشه تا دانا بتونه ماجرا رو برای مادر پدرش که خیلی هم بهشون نزدیکه بگه و وقتی می گه برخلاف سنت این فیلم ها، برخورد پدر و مادرش خیلی واقعی و منطقیه!
نکته دیگه ای که دوست دارم، شخصیت مکس هست که معمولا تو چنین فیلم هایی یه سوپرمن جذاب بسیار بانوشناس!!! (جایگزین چه کلمه ای شد، بماند!) هست. اینجا اما مکس یه پسر معمولیه که تصادفا هیچ کدوم از اون تجربه ها رو نداره و گاهی احساس می کنین این دانا است که داره مکس رو آلوده می کنه! و جالبش اینه که دانا از همون اول می دونه که مکس انسان به مراتب بهتریه در مقایسه با دوست پسرش ولی با در اون دوره خاص آمادگی اینکه مکس رو در زندگی اش بپذیره رو نداره و چقدر روند فیلمنامه درسته که تا دانا از دوران سوگواری اش برای رابطه از دست رفته اش (هر چقدر که پسره خیانکار از نظر شما ارزشش رر نداشته باشه!) خارج نمی شه، فاصله عاطفی اش رو با مکس نگه می داره!
یکی دیگه از پرداخت های درست فیلم، قضیه جنینش هست. برخلاف فیلم های اون مدلی، همه خانوم هایی که ناخواسته باردار می شن. یهو!!! و در سه هفته عاشق این موجودی که قراره زندگی شون رو زیر و رو کنه نمی شن و نگه اش نمی دارن! و همه اونایی که نصمیم قطعی به سقط جنین می گیرن، آدم های بی رحم عوضی ای نیستند. تاثیرات سقط جنین هم بسیار فراتر از جنبه فیزیکی اش هست! از اون ور، فیلم به حق عنوان می کنه که این حق زن هست که می خواد بچه اش رو نگه داره یا نه!!فیلم تصمیم دانا رو که خبر دادن به مکس رو هی عقب می اندازه رو تایید نمی کنه ولی نشون می ده که دانا برای کنار اومدن با موقعیت به زمان نیاز داره.
واکنش های مکس هم خیلی واقعی اند. وقتی نمی دونه باید با این دختر چه کنه. وقتی بهش بر می خوره. وقتی با خبر حاملگی دانا کنار نمیاد و فرداش که عذرخواهی می کنه و می گه حالا که وقت داشته فکر کنه می تونه بگه که دیروز خیلی عوضی برخورد کرده ، اینکه بدون کوچکترین تردیدی دانا رو همراهی می کنه. فیلم شاید کمدی رمانتیکی که شخصیت ها بچه اش اون رو نگه می دارن و به سمت یه افق آفتابی می رن و به خوبی و خوشی زندگی می کنند، نباشه. اما مکس ترجیح می ده که روز سقط جنین دانا که تصادفا ولنتاین هم هست رو از دانا مواظبت کنه و دانا قبول می کنه که با همه تفاوت های بنیادی ای که با مکس داره، ممکنه بتونه باهاش کنار بیاد و شاید این کنار اومدن، استقلال و فردیتش رو زیر سوال نبره و هر دو بعد از کمی کل کل درباره سلیقه متفاوت سینمایی شون، تصمیم می گیرند فیلمی رو ببیند که هیچکدوم تا حالا ندیدند. شاید چیزی شروع شده باشه. شاید.
تندروها فیلم رو به مسخره کردن سقط جنین متهم کردن ولی کمی و بیش فیلم برای تصویر واقعی ای که از زندگی یک زن ارائه می ده تحسین شده. به هر حال فیلم واقعی، بامزه و بسیار هوشمندانه هست!
No comments:
Post a Comment