Tuesday, 9 December 2014

Indirect speech!


مدتیه که اوا از نیکلا خوشش میاد و مدتیه که نیکلا تو بیشتر گردش ها، ما رو همراهی می کنه.  چندوقت پیش اوا به رکسان گفته که فکر کنم نیکلا از تو خوشش میاد و رکسان هم از اوا خواسته که از نیکلا بپرسه! هفته پیش که اوا و تیموتی و نیلا قرار بود با من بیان سینما، تیموتی زودتر از نیکلا رسید و وقتی که ما داشتیم درباره تقاضای رکسان بحث می کردیم. در پرانتز، اوا سوئدی، نیکلا فرانسوی و تیموتی آلمانیه و من امسال معلمشون نیستم دیگه. اوا که خدای پیشنهادهای در لحظه است برگشته می گه من نمی تونم ازش بپرسم. می شه تو ازش بپرسی؟ من اعلام کردم عمرا من وارد داستان های عشقولانه شماها بشم. به تیمو بگو. بعد برا تیمو توضیح دادم که به نیکلا بگه که من بهش گفتم که طبق خواسته اوا بپرسه آیا از رکسان خوشش میاد یا نه؟ تیموتی پرسید واقعا چرا من چنین کاری بکنم؟ نه واقعا؟ به من چه؟ و من اعلام کردم که می فهمی نقل قول غیر مستقیم  رو یاد گرفتی یا نه!! تیمو که خنده اش گرفته بود و سعی می کرد جدی هم باشه، پرسید و اگر من اشتباه کنم و نیکلا اشتباه برداشت کنه... که من مهلت ندادم و گفتم یه دوست پسر خوش تیپ پیدا می کنی و 
you live happily ever after!
تیموتی  خیلی جدی به نیکلا که یهو پشت سر من ظهور کرد، گفت 
How good is your English exactly? Has she taught you indirect speech?




No comments:

Post a Comment