فردای تونی از در که وارد شدم صدای جییییغغغغغغ!!! میسسسسس! اینجا!! اینجا!!! نصف مدرسه رو کر کرد (بقیه داشتن امتحان می دادن!!!) من هم خودم از همه بدتر!!! خلاصه پریدیم هوا و جیغغغغغ و هورا و نگاه شگفت زده اولیای محترم مدرسه و ام. و دلی مسلسل وار شروع کردن
وای رقصش رو دیدین؟
این تارهای صوتی وحشتناک رو این از کجا آورده آخه!!!
قیافه اورلاندو بلوم محشر بود!!!
ساموئل ال. جکسن!!!وقتی عینکش رو برداشت....
از همه بامزه تر کوین بیکن بود و علامت پیروزی اش!!
و هیجان ها که خالی شد، من به شدت مورد سوال قرار می گیرم!! نه که من مدیر برنامه های نیل ام!! همون!!
این برنامه دیشب بود فقط؟
نه. هر شب وارد جمعیت می شه و با تماشاچی ها سر و کله می زنه!!!
یعنی اگر من تو راهروی ردیف ها باشم...
امکان داره یه لپ دنس حسابی نصیبت بشه، ام!!!
فکر نکنم. معمولا برای این قسمت های شو، می ره سراغ مردها!!
عینکه هم واقعی بود؟
آره. جز نمایشه. عینک یکی رو بر می داره و یه بلایی سرش می اره!!
وای!!!! عینک بزن، ام!!!
.
.
.
خلاصه که بچه ها نشستن نقشه می کشن چطوری از توجهات هدویگ بهره مند بشن!!! همچنان حسودی به شدت!!!
No comments:
Post a Comment