وسط تعطیلات داشتم دنبال رنگ می گشتم و اونی که می خواستم پیدا نمی شد و به جاش چشمم افتاد به کاغذهای رنگی اریگامی! و بدین شکل خونه تبدیل به باغ وحش شد!!! چند روزه من دارم به ملت پروانه و لک لک و دایناسور و پنگوئن و بوتنیر می دم!! آخرش هم یک جعبه برداشتم رفتم دبستان که می شه منو از شر اینا راحت کنین؟ و راس خیلی خجسته می گه واییییی! اینا رو خودت درست کردی؟ حتما برای بچه ها کارگاه می گذاریم!!! و خلاصه که این دیوار من کو؟؟
پ. ن. ۱ یک نرد شایسته وقتی بوتنیر درست می کنه به سرسبزی و طراوت و گل در چمنزار فکر نمی کنه بلکه یادش می افته
Did you know boutonnière is French for booty is near? True story!
و گربه چشایر می شه هی!!
پ. ن. ۲ فقط جهت اطلاع، اسم این گله از مکانش می یاد!! همون طوری که از کلمه پیداست به گلی که می گذارن تو جا تکمه گفته می شه!!
پ. ن. ۳ در همون راستا تر!!! حتی امسال هم با شنیدن سرودهای کریسمس چشایر می شدم و تو دلم بارنی رو لعنت می کردم که معانی سرودهای بیگناه کریسمس رو برای همیشه در ذهن من تغییر داده!!
No comments:
Post a Comment