Tuesday, 7 January 2014

شاگردان ننر!!


من با دمی دردناک وارد کلاس می شم و از اونجایی که به شدت چشایرم و غلطت آب قندهایی که تو دلم حل می شه، همه جا رو نوچ کرده بچه ها می پرسن چی شده و پاسخ می گیرند که ییییییییییییییی! نه تنها سوال های دیپلم تون رو نوشتم که از هر  کدوم ۵ تا نوشتم که با معلم های دیگه از بینش انتخاب کنیم! پس از  
FAQ 
که دنبال چنین خبری خواهد بود، بقیه جلسه این طوری پیش می ره:

میشه شعرش خیلی قدیمی نباشه؟

میشه بخش غیر داستانی اش طولانی نباشه؟

میشه تو دو سه صفحه جاش بدی. من از این امتحان ها که ۱۰ صفحه است بدم میاد!!

میشه فونتش تایمز نیو رومن نباشه؟ چرا کلیبری نمی شه؟

 میشه نقل قول از ادوارد سعید بدی؟ 

میشه  فقط رو مونولوگ های کلیبن مانور بدی؟

میشه یکی وسط امتحان بیاد دستمون رو ماساژ بده؟

میشه دمای اتاق رو رو ۱۰ درجه نگه داریم؟

میشه وسط امتحان بیگ بنگ تیوری ببینیم؟

میشه ....؟

میشه.....؟

میشه....؟

و قیافه من که زل می زنم تو دوربین!!!!




No comments:

Post a Comment