`
Sunday, 26 January 2014
Yves Saint Laurent
de Jalil Lespert
aver
Pierre Niney
Guillaume Guallienne
101 min. France. 2014
چند روز پیش داشتم درباره این فیلم با خانم کتابفروش محترم حرف می زدم گفتم هنوز مبهوت می شم وقتی فرانسوی ها درباره مفاخر ملی شون فیلم می سازن و بدون جانبداری، بدون حذف و بدون حتی توجیه همه چیز رو رو می کنن. فیلم های آمریکایی معمولا کمی تا قسمتی با قهرمان همدلی می کنن یا یه جایی یه چیزی پیدا می کنن که تماشاگر تو دلش به آرتیسته حق بده که که مثلا ۶ نفر رو خورده!!!
ایو سن لوران، ایو سن لورانه!!! بدون حذف و اضافه!! همونقدر که رو استعداد ایو و حساس بودنش تاکید می کنه، روی رفتارهای مخرب و تاثیر دارو ها و بی بند و باری های دهه هفتاد هم تاکید می کنه! تماشاگر همراه پیر به ایو دل می بنده ولی نمی تونه برای بلایی که سر خودش میاره سرزنشش نکنه!!
بازی سوپر واقع گرای پیر نینی و گیوم گلیین هم هست که بدتر از کارگردانی آدم رو مجبور می کنه که ایو رو همون طور که هست ببینه!! از اون ور فیلم فقط قصه ایو نیست، قصه پیر هست که با همه ماجراها و بی وفایی ها و دردسرها انقدر عاشق ایو هست و انقدر به استعدادش ایمان داره که تا ته ته وای می ایسته!!ایو سن لوران بیشتر از اینکه داستان ایو باشه، داستان پیر هست و نینی و گلیین حرف ندارن در به تصویر کشیدن یه عشق غریب!!
ایو سن لوران قصه یه نابغه دیگه است که در ظرف جامعه اطرافش نمی گنجه و متاسفانه قصه های نابغه ها هیچوقت پایان خوشی نداره!
پ. ن. یکی از تبلیغ های قبل از فیلم، عطر جدید ایو سن لوران بود!!
Friday, 17 January 2014
غرور ملی قلمبه!!
اصولا غرور ملی آدم قلمبه می شه وقتی یه خارجی ازش می پرسه شرایط ایران رفتن چیه و در جواب اینکه حالا وقت گیر آوردی؟ بذار ۵۰ سال دیگه که قهرمانان نرمششون تموم شه!!!! بگه آثار تاریخی تون داره داغون می شه! می خوام تا منهدم نشدن، ببینمشون!! آقا کسی نمی تونه کل اصفهان و شیراز رو حداقل از مملکت خارج کنه، تو یه موزه امن بگذاریمشون؟ حداقل تا ۵۰ سال دیگه که سالم می مونن و نوادگان کورش و داریوش (اصولا صفویان و زندیان و آل بویه و قاجار با رکورد گینسی بانوان محروسه در حرمسرا، در دهات، در مطبخ، در سرداب!!! تو این مملکت هیچ کودکی متولد نکردن!! ملت صاف بچه خود خود کورش از آب در اومدن!!!) نمی تونن هی!!! افتخار کننن ها!!!!؟
My eyes! My eyes!
یک دختر شایسته که هم مارتین اسکورسیزی رو می شناسه، هم به مقدار لازم از دیوانگی های دی کاپریو با خبره و از همه بدتر می دونه موضوع فیلم هم درباره چی هست، بچه ها رو در دیدن گرگ وال استریت همراهی نمی کنه!!!
پ. ن. خداییش اتفاقی فهمیدیم هم من دارم می رم سینما، هم اونا! ولی با این حال اگر آخر فیلم همدیگر رو تو سینما می دیدیم، لازم نبود سکوت کنیم در هنگام خروج! از دست این دی کاپریو!!!؟
Thursday, 16 January 2014
Misparia!
« و این پیشوند جلوی هر اسمی قرار بگیره، معنی اش رو منفی می کنه مثل
«misbehavior
- misunderstanding!
- miscommunication!
- mishear!
-miscarriage!
-misestimation!
-mispronunciation!
-misParia!
:l
Oh, Fresh Air!
From: http://www.toonpool.com/cartoons/noah%20ark%20giraffe%20fresh%20air_48336
پ. ن. عنوان دزدی از چندلره!!
You wore the shoes!!!!
من یه جفت کانورس رنگی رنگی دارم که روشون پر نقاشی های غریبه! دوستی که موقع خرید همراهم بود کلی تلاش کرد قانعم کنه که دیگه ۱۴ سالم نیست و نخرمشون! اما من که همیشه بر مواضع غیراصولی خودم پافشاری می کنم، خریدمشون! هفته پیش این کفش ها پام بود و .... یکی از بچه ها که من بهش می گم تام سبز (یعنی این یا سر تا پا سبزه یا کمی تا قسمتی!! روزی نیست که سبز از رنگ لباس هاش غایب باشه! ) اینا رو دید و کلی ذوق کرد و دیگه مگه دست از سر من برداشت؟ هر روز کفش های منو چک می کرد و خیلی با تاسف می گفت چرا کفش بامزه هات رو نپوشیدی؟ امروز کانورس ها پام بود و تام دیر اومد!! یعنی بچه از در اومد تو، پاهای منو نگاه کرد و خیلی با ذوق گفت
You wore the shoes!!!
من هم خیلی با آرامش جواب دادم
And hello to you too!! :l
This is between us and the sea, Ross!
پشت میز کافه دانشگاه نشستم که دوست کرد وارد میشه و می پرسه خوبی؟
نمی خوام درباره اش حرف بزنم!!
دوست بعدی که می اد می پرسه چی شده؟ و سکوت !!
دوست نیمه ترک وارد می شه و می پرسه چی مرگته؟ سرم رو می گذارم رو میز و خیلی چندلر وار زوزه می کشم!! خیلی حرفه ای می پرسه پسر ترکه؟ این دفه چی کار کرده؟
چند تا علامت راس به سمت در نشون می دم و می گم نمی خوام درباره اش حرف بزنم ولی دلم می خواست این کار تو کلاس می کردم. بعدش هم بهش می گفتم وَ فَنَپولی!! من یا از دست این سکته می کنم! یا از کره زمین می رم بیرون! یا می کشمش! دوست ترک با همدردی سرش رو تکون می ده! و می گه دلارات به پول ورمونت تبدیل کن! دوست های دیگه کمی صبر می کنن و می گن میشه یکی تون ترجمه کنه؟
Library Rats!!
Library rats?
همین موش های کتابخونه!!
و بچه یادداشت بر می داره!!!
اوااااااااااااا! یه کم فکر کن! درسمون اصطلاح هست!!! چرا باید موش کتابخونه بدون هیچ معنی دیگه ای توش باشه!!
يک دانش آموز معمولا اعتماد می کنه که معلمش درست می گه حتی اگر معلمش ثابت کرده باشه که
PHD in horribleness
داره!!!
درس اخلاقی : به بچه داکتر هوریبل ندین!!!
PHD in horribleness
رو به روتون میاره!
PHD in horribleness
رو به روتون میاره!
Friday, 10 January 2014
D'oh!!!
اگر یه هیپولیت تو کلاستون هست که معمولا هیپو نامیده می شه، حواستون باشه که عنوان شعر سیلورستین هست
Who wants a cheap rhinoceros?
نه
Who wants a cheap hippo?
Thursday, 9 January 2014
من، اریگامی و بارنی!!!
وسط تعطیلات داشتم دنبال رنگ می گشتم و اونی که می خواستم پیدا نمی شد و به جاش چشمم افتاد به کاغذهای رنگی اریگامی! و بدین شکل خونه تبدیل به باغ وحش شد!!! چند روزه من دارم به ملت پروانه و لک لک و دایناسور و پنگوئن و بوتنیر می دم!! آخرش هم یک جعبه برداشتم رفتم دبستان که می شه منو از شر اینا راحت کنین؟ و راس خیلی خجسته می گه واییییی! اینا رو خودت درست کردی؟ حتما برای بچه ها کارگاه می گذاریم!!! و خلاصه که این دیوار من کو؟؟
پ. ن. ۱ یک نرد شایسته وقتی بوتنیر درست می کنه به سرسبزی و طراوت و گل در چمنزار فکر نمی کنه بلکه یادش می افته
Did you know boutonnière is French for booty is near? True story!
و گربه چشایر می شه هی!!
پ. ن. ۲ فقط جهت اطلاع، اسم این گله از مکانش می یاد!! همون طوری که از کلمه پیداست به گلی که می گذارن تو جا تکمه گفته می شه!!
پ. ن. ۳ در همون راستا تر!!! حتی امسال هم با شنیدن سرودهای کریسمس چشایر می شدم و تو دلم بارنی رو لعنت می کردم که معانی سرودهای بیگناه کریسمس رو برای همیشه در ذهن من تغییر داده!!
Labels:
Geeks and Freaks,
Literary Quotes,
Me,
Nerds,
NPH,
Trivialities,
TV series
Tuesday, 7 January 2014
شاگردان ننر!!
من با دمی دردناک وارد کلاس می شم و از اونجایی که به شدت چشایرم و غلطت آب قندهایی که تو دلم حل می شه، همه جا رو نوچ کرده بچه ها می پرسن چی شده و پاسخ می گیرند که ییییییییییییییی! نه تنها سوال های دیپلم تون رو نوشتم که از هر کدوم ۵ تا نوشتم که با معلم های دیگه از بینش انتخاب کنیم! پس از
FAQ
که دنبال چنین خبری خواهد بود، بقیه جلسه این طوری پیش می ره:
میشه شعرش خیلی قدیمی نباشه؟
میشه بخش غیر داستانی اش طولانی نباشه؟
میشه تو دو سه صفحه جاش بدی. من از این امتحان ها که ۱۰ صفحه است بدم میاد!!
میشه فونتش تایمز نیو رومن نباشه؟ چرا کلیبری نمی شه؟
میشه نقل قول از ادوارد سعید بدی؟
میشه فقط رو مونولوگ های کلیبن مانور بدی؟
میشه یکی وسط امتحان بیاد دستمون رو ماساژ بده؟
میشه دمای اتاق رو رو ۱۰ درجه نگه داریم؟
میشه وسط امتحان بیگ بنگ تیوری ببینیم؟
میشه ....؟
میشه.....؟
میشه....؟
و قیافه من که زل می زنم تو دوربین!!!!
:l
یک انسان عاقل یه ابسترکت نمی فرسته همین جوری به امید اینکه رد بشه! یک درصد احتمال بده که قبولش کنن و به این همه کارهایی که داره، یک مقاله هم اضافه شه!!! یعنی الان دلم می خوام خودمو رو لگد کنم!!
چگونه استاد جون را از راه به در کنیم؟
در سرزمینی هستیم که من در اتفاقی نادر دی. وی. دی. فیلم همراه ام بود (یعنی به خودم زحمت داده بودم و فیلم رو دانلود نکرده بودم!!!) و بهم تذکر دادن که این دی. وی. دی. برای تماشای خانگی هست و اگر سر کلاس نشون بدی، استفاده عمومی می شه و غیر قانونی هست!!! تا این حد!! بعد تازه استاد جونت هم به کپی رایت معتقد باشه در حد جام جهانی و انقدر جادوی شرلاک همه رو افسون کرده باشه که کسی برای دی. وی. دی. و استفاده قانونی صبر نکنه و بهت بگه دانلودش کن!!! این همون شرلاکیه که کسی نمی خواست ببینتش!! اول از همه خودم!!
پ. ن. خیلی زور داره که ۲ سال منتظر شرلاک باشی و هنوز هیچی نشده ۲ تا اپیسودش تموم شد و فقط یکی مونده به آخر فصل و ۲ سال دیگه ریاضت!!!
Subscribe to:
Posts (Atom)