Wednesday, 8 May 2013

:I





با یک عدد شاگرد پونزده ساله نشستیم تو کافه سینما که من رو الکس براش توضیح بدم که امتحان های بین المللی و اینا چه فرقی می کنن. بعد نونصد بار گلفروش های مختلف میان بهمون گل بفروشن! اونم گل سرخ پررنگ!! به اون طفلک هم می خوان قالب کنن!  (باز خدا پدرشون رو بیامرزه که وقتی می گی نمی خوام  مدل نیما فلاح تو ۷۷ بهت آویزون نمی شن و می رن اونجایی که خدا روزی شون رو حواله کرده!) یکی نیست بگه آخه پدر من! برادر من! من هرچقدر هم جوون تر از سنم نشون بدم. دیگه پونزده ساله که نشون نمی دم که آخه! منو انقدر cougar  می بینی یا این طفلک بیگناه چشم و گوش بسته رو یه playboy  درجه یک به حساب آوردی؟
حالا این کوئنتین رو بگو که برگشته به من می گه چرا انقدر میان سراغ ما؟ بعد من خلاف مذهبم سعی نکردم دنیای کودکانه بچه رو  منفجر کنم و درباره birds and bees براش توضیح بدم، متوسل شدم به lame ترین توجیه ممکن. برگشتم درباره نظام های  کاپیتالیستی و تاثیرات ان بر درامد قشر کم درامد توضیح می دم!!! قیافه بچه دیدنی بود!!!


پ. ن. من به اون می گم  lame ترین توجیه ممکن!! 





پ. پ. ن. جهت رفاه حال بسیار سوال پرسندگان!! این پسرای من رسما بالای ۱۸۵ هستن. تو این مملکت هم که ورزش از کرپ صبح واجب تره!! ماشاالله! ماشاالله به قد و بالا! یعنی ان الله احسن الخالقین!!! از  آن رو کلا آدم فکر می کنه بزرگترن! همین کوئنتین رو خودم ۱۸-۱۷ ساله تصور می کردم. کلی چشمام گرد شد وقتی گفت به زور پونزده سالش می شه. از اون ور خدا انگار می خواسته ثابت کنه که الله جمیل و یحب الجمال  (این پست رو الان می شه سر منبر خوند!!)  یعنی شما کیلین و تیمو و جاناتان و الیت و بقیه برادران رو ببینین می گین زک افرون و رابرت پتیسن و  تیلر لانتر کمی به جلو تردد نموده و در بوق خود بدمند!! یعنی خدا چرا تو ایران از این کارا نمی کنه معلوم نیست!!!



No comments:

Post a Comment